دیپلماسی برای فرش دستباف ایرانی
دیپلماسی سیاسی و اقتصادی برای فرش ایران در گفت و گوی اختصاصی رییس مرکز ملی فرش ایران با روزنامه گسترش تجارت.
زهرا طهرانی
خبرنامه کارایان
قبل از اعمال تحریمها بر فرش ایرانی یعنی سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۸۹ ارزش صادرات این هنر- صنعت حدود ۴۶۰ میلیون دلار بود که با بروز و ظهور عوامل منفی داخلی و خارجی هم مشتری پرو پا قرص را از دست دادیم و هم با کاهش تقاضای بازارهای دیگر روبهرو شدیم.
امریکا به عنوان بزرگترین مشتری فرش ایرانی بازار ۸۰ میلیون دلاری به شمار میآمد که با دیپلماسی سیاسی و اقتصادی دولت یازدهم در ۴ سال گذشته باز هم به سبد شرکای تجاری فرش دستباف ایرانی بازگشت. کابینه تدبیر و امید در سالهای فعالیت خود دستاوردهای مثبتی در حوزه فرش برجا گذاشته که شامل سیاستهای داخلی و برنامههای بینالمللی است. در آستانه انتخابات بار دیگر به یکی دیگر از اقدامات موثر و تلاشهای دولت آقای روحانی میپردازیم تا شاید آن منتقدان و بیانصافانی که نمیدانستند و نمیدادند، از خواب غفلت برخیزند و آگاه شوند. به همین بهانه با حمیدرضا کارگر، رئیس مرکز ملی فرش ایران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
عملکرد دولت یازدهم در حوزه فرش دستباف و به طور مشخص صادرات آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاق مهم و ارزشمندی که در دولت یازدهم برای فرش رخ داد، رفع تحریم این هنر- صنعت ایرانی بود که سالها بر این بخش سایه انداخته بود و در ۴سال گذشته برای رفع آن تلاش شد. این در حالی است که وزارت امور خارجه و حتی بخش حقوقی معاونت اول رئیسجمهوری دولت قبل، با پدیده تحریم به عنوان نمایش رسانهای برخورد کردند و به تحریمهای خارجی توجهی نداشتند؛ اما در واقع از سال ۲۰۱۰میلادی ورود فرش ایرانی به ایالات متحده امریکا به عنوان مشتری بزرگ این محصول ممنوع شد و این بخش را با آسیب جدی روبهرو کرد. زمانی اهمیت این موضوع را بهتر متوجه میشویم که بدانیم قبل از اعمال تحریمها، امریکا بزرگترین مشتری ایران و در عین حال بزرگترین واردکننده فرش دستباف در دنیا بود.
قبل از تحریم ۵/۱۶ درصد یعنی ۸۰ میلیون دلار از صادرات فرش دستباف ایران مستقیم به امریکا ارسال میشد؛ اما از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵میلادی هیچ فرش ایرانی به امریکا صادر نشد و به این ترتیب بزرگترین بازار خود را از دست دادیم و این بازار در اختیار رقبای ما یعنی هندوستان و پاکستان قرار گرفت.
خوشبختانه با آغاز مذاکرات هستهای در جریان پیشنهادها و پیگیریهایی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با وزارت امور خارجه انجام شد، بعد از توافق اولیه در لوزان سعی شد در طول مذاکرات دیپلماسی ایران و ۱+۵ موضوع رفع تحریم فرش ایرانی هم مورد توجه قرار گیرد. برهمین اساس در ژانویه ۲۰۱۶ (دی ۱۳۹۴) با اعلام توافق برجام در بند ۲۲ برنامه جامع اقدام مشترک اشاره روشن و مستقیمی به لغو تحریم ورود فرش ایرانی به امریکا شد.
نخستین محموله فرش ایرانی در چه زمانی به امریکا صادر شد؟
در همان ماه بعد از چند سال وقفه نخستین محموله فرش ایرانی از مبدا هامبورگ به مقصد لسآنجلس صادر شد و از بهمن ۱۳۹۴ شاهد صدور فرش ایران از مبدا ایران به این کشور بودیم که این روند به طور افزایشی تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
سال ۱۳۹۵ نیز معادل ۹۰ میلیون دلار فرش ایرانی به مقصد امریکا به طور مستقیم صادر شد که بیش از رقمی بود که سال قبل از وقوع تحریمها در آمارها ثبت شده است.
صادرات فرش دستباف ایرانی با چه روندی به دوران سخت تحریم و بعد از آن به شرایط حال رسید؟ چه موانعی را بر سر راه داشت که برطرف شد؟
صادرات فرش دستباف ایران در دهههای گذشته متوسط ۵۰۰ میلیون دلاری داشت؛ اما متاثر از عوامل داخلی و خارجی در دهه اخیر به متوسط ۳۰۰ میلیون دلاری رسید که بخشی به تحریمهای مستقیم و بخش دیگر هم به تحریم غیرمستقیم مرتبط بود.
در بعد خارجی با عوامل تاثیرگذاری چون ممنوعیت ورود فرش ایرانی به امریکا، رکود اقتصادی در برخی از کشورهای اروپایی، خروج فرش به عنوان یک کالای لوکس از سبد خانوار و وقوع انقلابهای عربی در برخی کشورهای متقاضی فرش ایرانی روبهرو بودیم.
مجموعه این عوامل در کنار عوامل داخلی مانند افزایش هزینه تولید، افزایش ریسک صادرات، رشد نرخ حملونقل و همچنین تولید انواع کفپوشهای جایگزین مانند فرشهای صنعتی و ماشینی، پرداخت نقدینگی مستقیم به قالیبافان و خروج برخی از آنها از گردونه تولید، رشد نرخ مواد اولیه و افزایش نرخ تمامشده باعث افت صادرات در دهه اخیر شد.
آمار صادرات فرش در سال ۱۳۹۵ چه میزان ثبت شد؟
در سال ۱۳۹۵ شاهد افزایش صادرات فرش ایران بودیم که البته بخشی از آن متاثر از رفع تحریم امریکاست به نحوی که بیش از ۵هزار و ۵۲۲ تن فرش دستباف به ارزش ۳۴۴ میلیون دلار به حدود ۸۰ کشور دنیا صادر شد که نسبت به سال ۱۳۹۴ بیش از ۹ درصد از لحاظ وزنی و بیش از ۱۸ درصد از لحاظ ارزشی رشد داشت.
آیا بازارهای فرش ایرانی هم از زمان تحریم تاکنون تغییری داشتهاند؟
فرش ایران دو دسته بازار مشخص دارد؛ نخست بازار سنتی است که فرش در سبک زندگی آنها قرار دارد که یا از دیرباز با فرش ایرانی آشنا بودند یا به عنوان صادرکننده دوباره فرش مطرح بودند؛ مانند امریکا، آلمان، ژاپن، لبنان، کویت و قطر.
دسته دوم نیز بازارهای جدید هستند مانند روسیه، چین، افریقای جنوبی و کشورهای امریکای لاتین به ویژه برزیل که سعی شد در این بازارها حضور پررنگتری داشته باشیم. به عنوان نمونه در چین که پیش از این رقیب فرش ایرانی به شمار میرود واقعیت نشان از خروج این کشور از تولید فرش دارد که در واقع تبدیل به بازار مناسبی برای فرش ایرانی شده است. در این چند سال نیز با کمک مرکز ملی فرش ایران صادرکنندگان در نمایشگاههای متعدد چین حضور داشتند. بهویژه در دموتکس شانگهای و شینینگ در غرب چین.
دو هفته آینده نیز بیش از ۱۴ شرکت ایرانی در دوازدهمین نمایشگاه فرش دستباف شینینگ شرکت خواهند کرد. برای بازار روسیه در حال رایزنی برای حل مشکل گمرکی هستیم تا تجارت در این بازار نیز برای فعالان فرش ایرانی تسهیل شود. از سوی دیگر، دعوت از تاجران کشورهای افریقایجنوبی و امریکایلاتین در دستور کار است و در نمایشگاه امسال فرش شاهد حضور پرتعداد این کشورها خواهیم بود.
دستاوردهای دیگر دولت یازدهم در حوزه فرش چیست؟
یکی از آسیبهایی که فرش دستباف از آن رنج میبرد، کپی کردن طرحها و نقشهها و استفاده از نام و نشان فرش ایرانی از سوی رقبای ما بود که باید برای حراست از این داشتههای کهن اقدامات بازدارندهای را انجام میدادیم؛ برهمین اساس ثبت ملی و جهانی مناطق جغرافیایی فرش دستباف ایران در دستور کار قرار گرفت و خوشبختانه ۲۹ منطقه به ثبت جهانی رسید. به طور مشخص در سال ۱۳۹۲، ۵ منطقه، در سال ۱۳۹۳، ۱۰ منطقه و در سال ۱۳۹۵، ۱۴ منطقه فرش ایرانی در سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) به ثبت جهانی رسیدند تا به عنوان یک ابزار حقوقی در برابر کپیبرداریهای احتمالی، نقش بازدارنده خود را ایفا کند. علاوه براین از بسترهای مفید دیگر هم برای حراست نام و نشان ایرانی استفاده شد؛ برای مثال با استفاده از بستر حقوقی شورای جهانی صنایع دستی، شهر تبریز در سال ۱۳۹۴ به عنوان شهر جهانی بافت در این شورای جهانی به ثبت رسید.
یکی دیگر از اتفاقات مثبت دولت یازدهم تثبیت قیمتها در مواد اولیه فرش دستباف و حتی کاهش نسبی قیمتها بود. برخلاف دولت قبلی که شاهد رشد چشمگیر، تصاعدی و شتابدار نرخ مواد اولیه بودیم در دولت یازدهم این اتفاق برعکس شد؛ به عنوان نمونه نرخ هر کیلو ابریشم آماده مصرف برای چله فرش درسال ۱۳۸۸ معادل ۴۵ هزار تومان بود که در سال ۱۳۹۲ با بیش از ۱۰برابر افزایش به ۴۶۵ هزار تومان رسید اما درحالحاضر حدود ۳۵۰ هزار تومان نرخ دارد.
همچنین هر کیلو الیاف پشمی ظریف وارداتی از استرالیا و ایسلند برای فرش دستباف سال ۱۳۸۸ معادل ۹۲۰۰ تومان و در سال ۱۳۹۲ با افزایش بسیار زیاد کیلویی ۴۲ هزار تومان بود که در شرایط کنونی کیلویی ۳۰ هزار تومان به فروش میرسد.
اعطای تسهیلات به این بخش با چه رویکردی در دولت یازدهم روبهرو شد؟
نکته مهم دیگر در حوزه فرش برای مقایسه بین دو دولت یازدهم و دهم، تسهیلات است. فرش دستباف در دولت نهم و دهم با ماجرای ارائه تسهیلات به بنگاههای زودبازده روبهرو شد؛ تسهیلاتی که متاسفانه انحراف در هزینهها را نشان داد و این تسهیلات ارزانقیمت زود بازده دریافت شدند، اما نتیجه آن افزایش اشتغال یا تولید در حوزه فرش دستباف نبود که حتی گاهی به جای اینکه شاهد بازدهی باشیم با پدیدههایی بدون بازده روبهرو بودیم. در این میان، بخشی از گیرندگان این تسهیلات نیز از بیکار به بدهکار تبدیل شدند.
اما در دولت یازدهم به جای در دستور کار قرار دادن چنین تسهیلاتی و پرداخت مستقیم نقدینگی به قالیبافان، پرداخت تسهیلات به پشتیبانان تولید در نظر گرفته شد که بر این اساس تفاهمنامهای بین مرکز ملی فرش و صندوق کارآفرینی امید منعقد شد. با وجود تمام دشواریها و کاستیهای جذب تسهیلات از صندوق کارآفرینی امید بیش از ۵۰ میلیارد تومان تسهیلات ارزانقیمت در طول ۳ سال گذشته در سراسر کشور در اختیار پشتیبانان تولید قرار گرفت.
یکی دیگر از آسیبهایی که در دولت قبلی به فرش دستباف واردشد، پرداخت نقدینگی مستقیم به قالیبافان به عنوان هدفمندی یارانهها بود که موجب شد بخشی از بدنه تولید و قالیبافان بهویژه در خانوادههای پرجمعیت از گردونه تولید فرش دستباف خارج شوند و به دنبال آن شاهد بالارفتن دستمزدها باشیم. ضمن اینکه بالارفتن نرخ حاملهای انرژی در دولت نهم به طور غیرمستقیم منجر به کاهش کیفیت فرشهای تولیدی در برخی مناطق شد؛ به گونهای که به دلیل افزایش نرخ سوخت، نظارت کارفرما برای تولید فرش که باید از روستایی به روستای دیگر یا از شهری به شهر دیگر میرفت، کم شد و این امر منجر به افت کیفیت شد.
در همین راستا، مرکز ملی فرش ایران و وزارت صنعت، معدن و تجارت با هدف بهبود کیفیت چه در بخش تولید و چه در حوزه تجارت فرش در ۴ سال اخیر به برگزاری دورههای آموزشی متعددی اقدام کردند.
بخش نخست آموزشهای عمومی بود که شامل آموزش بافت، بهبافی و ارتقای مهارت قالیبافان میشد. در این گروه بیش از ۱۰۵۵دوره در ۳۱ استان کشور برگزار و ۴میلیون و ۴۷۶ هزار و ۵۶۰ نفر ساعت آموزش در این دورهها ارائه شد.
دوره آموزشهای تخصصی هم در دستور کار بود که برای آموزش مربیان و ناظران فنی بافت، راهنمایان گردشگری، ارتقای مهارت طراحان، نقاشان، رفوگران، قالیشویان، رنگرزان و آموزشهای بازاریابی و فروش به فروشندگان و تاجران حوزه فرش دستباف بود که بیش از ۱۰۷ دوره با ۱۰۵ هزار و ۱۶۰ نفر ساعت آموزش به فراگیران این دورهها ارائه شد.
در بخش دیپلماسی سیاسی نیز اتفاقهایی رخ داد که فرش نقش پررنگی در آن داشت؛ دراین باره توضیح دهید.
بله، علاوه بر تمام این دستاوردها، اهداف دیگری هم از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت دنبال شد که یکی از آنها پیگیری استفاده از فرش در دکورها و برنامههای رسمی که سران کشور و بهویژه رویدادهایی که رئیسجمهور در آن حضور دارند، بود که به خوبی عملیاتی شد. همچنین نمایشگاه دائمی فرش دستباف قم که در سال ۱۳۸۹ مصوب شده و از مصوبات سفر رهبر معظم انقلاب به قم بود، از دیگر مسائلی بود که در دولت یازدهم ساماندهی شد؛ این نمایشگاه با وجود صرف اعتبارات بیش از ۵۰ درصد رشد نکرده بود، اما در دولت یازدهم با پیگیری شخص آقای مهندس نعمتزاده پیشرفت خوبی حاصل شد و درحالحاضر بیش از ۹۰ درصد پیشرفت دارد و امیدواریم در سال ۱۳۹۶ به بهرهبرداری برسد.
نکته آخر نیز مربوط به ملکی در کرمان است. ساختمان تاریخی شرکت سهامی فرش ایران با بیش از ۱۰۰ سال قدمت که متاسفانه در دولت قبل در گرو صندوق ضمانت صادرات ایران بود با تلاش و پیگیری مهندس نعمتزاده و دریافت مصوبه هیات وزیران در تملک مرکز ملی فرش ایران قرار گرفت تا به عنوان پایگاه دائمی فرش جنوب شرق کشور با محوریت کرمان فعالیت کند.
امریکا به عنوان بزرگترین مشتری فرش ایرانی بازار ۸۰ میلیون دلاری به شمار میآمد که با دیپلماسی سیاسی و اقتصادی دولت یازدهم در ۴ سال گذشته باز هم به سبد شرکای تجاری فرش دستباف ایرانی بازگشت. کابینه تدبیر و امید در سالهای فعالیت خود دستاوردهای مثبتی در حوزه فرش برجا گذاشته که شامل سیاستهای داخلی و برنامههای بینالمللی است. در آستانه انتخابات بار دیگر به یکی دیگر از اقدامات موثر و تلاشهای دولت آقای روحانی میپردازیم تا شاید آن منتقدان و بیانصافانی که نمیدانستند و نمیدادند، از خواب غفلت برخیزند و آگاه شوند. به همین بهانه با حمیدرضا کارگر، رئیس مرکز ملی فرش ایران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
عملکرد دولت یازدهم در حوزه فرش دستباف و به طور مشخص صادرات آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاق مهم و ارزشمندی که در دولت یازدهم برای فرش رخ داد، رفع تحریم این هنر- صنعت ایرانی بود که سالها بر این بخش سایه انداخته بود و در ۴سال گذشته برای رفع آن تلاش شد. این در حالی است که وزارت امور خارجه و حتی بخش حقوقی معاونت اول رئیسجمهوری دولت قبل، با پدیده تحریم به عنوان نمایش رسانهای برخورد کردند و به تحریمهای خارجی توجهی نداشتند؛ اما در واقع از سال ۲۰۱۰میلادی ورود فرش ایرانی به ایالات متحده امریکا به عنوان مشتری بزرگ این محصول ممنوع شد و این بخش را با آسیب جدی روبهرو کرد. زمانی اهمیت این موضوع را بهتر متوجه میشویم که بدانیم قبل از اعمال تحریمها، امریکا بزرگترین مشتری ایران و در عین حال بزرگترین واردکننده فرش دستباف در دنیا بود.
قبل از تحریم ۵/۱۶ درصد یعنی ۸۰ میلیون دلار از صادرات فرش دستباف ایران مستقیم به امریکا ارسال میشد؛ اما از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵میلادی هیچ فرش ایرانی به امریکا صادر نشد و به این ترتیب بزرگترین بازار خود را از دست دادیم و این بازار در اختیار رقبای ما یعنی هندوستان و پاکستان قرار گرفت.
خوشبختانه با آغاز مذاکرات هستهای در جریان پیشنهادها و پیگیریهایی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با وزارت امور خارجه انجام شد، بعد از توافق اولیه در لوزان سعی شد در طول مذاکرات دیپلماسی ایران و ۱+۵ موضوع رفع تحریم فرش ایرانی هم مورد توجه قرار گیرد. برهمین اساس در ژانویه ۲۰۱۶ (دی ۱۳۹۴) با اعلام توافق برجام در بند ۲۲ برنامه جامع اقدام مشترک اشاره روشن و مستقیمی به لغو تحریم ورود فرش ایرانی به امریکا شد.
نخستین محموله فرش ایرانی در چه زمانی به امریکا صادر شد؟
در همان ماه بعد از چند سال وقفه نخستین محموله فرش ایرانی از مبدا هامبورگ به مقصد لسآنجلس صادر شد و از بهمن ۱۳۹۴ شاهد صدور فرش ایران از مبدا ایران به این کشور بودیم که این روند به طور افزایشی تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
سال ۱۳۹۵ نیز معادل ۹۰ میلیون دلار فرش ایرانی به مقصد امریکا به طور مستقیم صادر شد که بیش از رقمی بود که سال قبل از وقوع تحریمها در آمارها ثبت شده است.
صادرات فرش دستباف ایرانی با چه روندی به دوران سخت تحریم و بعد از آن به شرایط حال رسید؟ چه موانعی را بر سر راه داشت که برطرف شد؟
صادرات فرش دستباف ایران در دهههای گذشته متوسط ۵۰۰ میلیون دلاری داشت؛ اما متاثر از عوامل داخلی و خارجی در دهه اخیر به متوسط ۳۰۰ میلیون دلاری رسید که بخشی به تحریمهای مستقیم و بخش دیگر هم به تحریم غیرمستقیم مرتبط بود.
در بعد خارجی با عوامل تاثیرگذاری چون ممنوعیت ورود فرش ایرانی به امریکا، رکود اقتصادی در برخی از کشورهای اروپایی، خروج فرش به عنوان یک کالای لوکس از سبد خانوار و وقوع انقلابهای عربی در برخی کشورهای متقاضی فرش ایرانی روبهرو بودیم.
مجموعه این عوامل در کنار عوامل داخلی مانند افزایش هزینه تولید، افزایش ریسک صادرات، رشد نرخ حملونقل و همچنین تولید انواع کفپوشهای جایگزین مانند فرشهای صنعتی و ماشینی، پرداخت نقدینگی مستقیم به قالیبافان و خروج برخی از آنها از گردونه تولید، رشد نرخ مواد اولیه و افزایش نرخ تمامشده باعث افت صادرات در دهه اخیر شد.
آمار صادرات فرش در سال ۱۳۹۵ چه میزان ثبت شد؟
در سال ۱۳۹۵ شاهد افزایش صادرات فرش ایران بودیم که البته بخشی از آن متاثر از رفع تحریم امریکاست به نحوی که بیش از ۵هزار و ۵۲۲ تن فرش دستباف به ارزش ۳۴۴ میلیون دلار به حدود ۸۰ کشور دنیا صادر شد که نسبت به سال ۱۳۹۴ بیش از ۹ درصد از لحاظ وزنی و بیش از ۱۸ درصد از لحاظ ارزشی رشد داشت.
آیا بازارهای فرش ایرانی هم از زمان تحریم تاکنون تغییری داشتهاند؟
فرش ایران دو دسته بازار مشخص دارد؛ نخست بازار سنتی است که فرش در سبک زندگی آنها قرار دارد که یا از دیرباز با فرش ایرانی آشنا بودند یا به عنوان صادرکننده دوباره فرش مطرح بودند؛ مانند امریکا، آلمان، ژاپن، لبنان، کویت و قطر.
دسته دوم نیز بازارهای جدید هستند مانند روسیه، چین، افریقای جنوبی و کشورهای امریکای لاتین به ویژه برزیل که سعی شد در این بازارها حضور پررنگتری داشته باشیم. به عنوان نمونه در چین که پیش از این رقیب فرش ایرانی به شمار میرود واقعیت نشان از خروج این کشور از تولید فرش دارد که در واقع تبدیل به بازار مناسبی برای فرش ایرانی شده است. در این چند سال نیز با کمک مرکز ملی فرش ایران صادرکنندگان در نمایشگاههای متعدد چین حضور داشتند. بهویژه در دموتکس شانگهای و شینینگ در غرب چین.
دو هفته آینده نیز بیش از ۱۴ شرکت ایرانی در دوازدهمین نمایشگاه فرش دستباف شینینگ شرکت خواهند کرد. برای بازار روسیه در حال رایزنی برای حل مشکل گمرکی هستیم تا تجارت در این بازار نیز برای فعالان فرش ایرانی تسهیل شود. از سوی دیگر، دعوت از تاجران کشورهای افریقایجنوبی و امریکایلاتین در دستور کار است و در نمایشگاه امسال فرش شاهد حضور پرتعداد این کشورها خواهیم بود.
دستاوردهای دیگر دولت یازدهم در حوزه فرش چیست؟
یکی از آسیبهایی که فرش دستباف از آن رنج میبرد، کپی کردن طرحها و نقشهها و استفاده از نام و نشان فرش ایرانی از سوی رقبای ما بود که باید برای حراست از این داشتههای کهن اقدامات بازدارندهای را انجام میدادیم؛ برهمین اساس ثبت ملی و جهانی مناطق جغرافیایی فرش دستباف ایران در دستور کار قرار گرفت و خوشبختانه ۲۹ منطقه به ثبت جهانی رسید. به طور مشخص در سال ۱۳۹۲، ۵ منطقه، در سال ۱۳۹۳، ۱۰ منطقه و در سال ۱۳۹۵، ۱۴ منطقه فرش ایرانی در سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) به ثبت جهانی رسیدند تا به عنوان یک ابزار حقوقی در برابر کپیبرداریهای احتمالی، نقش بازدارنده خود را ایفا کند. علاوه براین از بسترهای مفید دیگر هم برای حراست نام و نشان ایرانی استفاده شد؛ برای مثال با استفاده از بستر حقوقی شورای جهانی صنایع دستی، شهر تبریز در سال ۱۳۹۴ به عنوان شهر جهانی بافت در این شورای جهانی به ثبت رسید.
یکی دیگر از اتفاقات مثبت دولت یازدهم تثبیت قیمتها در مواد اولیه فرش دستباف و حتی کاهش نسبی قیمتها بود. برخلاف دولت قبلی که شاهد رشد چشمگیر، تصاعدی و شتابدار نرخ مواد اولیه بودیم در دولت یازدهم این اتفاق برعکس شد؛ به عنوان نمونه نرخ هر کیلو ابریشم آماده مصرف برای چله فرش درسال ۱۳۸۸ معادل ۴۵ هزار تومان بود که در سال ۱۳۹۲ با بیش از ۱۰برابر افزایش به ۴۶۵ هزار تومان رسید اما درحالحاضر حدود ۳۵۰ هزار تومان نرخ دارد.
همچنین هر کیلو الیاف پشمی ظریف وارداتی از استرالیا و ایسلند برای فرش دستباف سال ۱۳۸۸ معادل ۹۲۰۰ تومان و در سال ۱۳۹۲ با افزایش بسیار زیاد کیلویی ۴۲ هزار تومان بود که در شرایط کنونی کیلویی ۳۰ هزار تومان به فروش میرسد.
اعطای تسهیلات به این بخش با چه رویکردی در دولت یازدهم روبهرو شد؟
نکته مهم دیگر در حوزه فرش برای مقایسه بین دو دولت یازدهم و دهم، تسهیلات است. فرش دستباف در دولت نهم و دهم با ماجرای ارائه تسهیلات به بنگاههای زودبازده روبهرو شد؛ تسهیلاتی که متاسفانه انحراف در هزینهها را نشان داد و این تسهیلات ارزانقیمت زود بازده دریافت شدند، اما نتیجه آن افزایش اشتغال یا تولید در حوزه فرش دستباف نبود که حتی گاهی به جای اینکه شاهد بازدهی باشیم با پدیدههایی بدون بازده روبهرو بودیم. در این میان، بخشی از گیرندگان این تسهیلات نیز از بیکار به بدهکار تبدیل شدند.
اما در دولت یازدهم به جای در دستور کار قرار دادن چنین تسهیلاتی و پرداخت مستقیم نقدینگی به قالیبافان، پرداخت تسهیلات به پشتیبانان تولید در نظر گرفته شد که بر این اساس تفاهمنامهای بین مرکز ملی فرش و صندوق کارآفرینی امید منعقد شد. با وجود تمام دشواریها و کاستیهای جذب تسهیلات از صندوق کارآفرینی امید بیش از ۵۰ میلیارد تومان تسهیلات ارزانقیمت در طول ۳ سال گذشته در سراسر کشور در اختیار پشتیبانان تولید قرار گرفت.
یکی دیگر از آسیبهایی که در دولت قبلی به فرش دستباف واردشد، پرداخت نقدینگی مستقیم به قالیبافان به عنوان هدفمندی یارانهها بود که موجب شد بخشی از بدنه تولید و قالیبافان بهویژه در خانوادههای پرجمعیت از گردونه تولید فرش دستباف خارج شوند و به دنبال آن شاهد بالارفتن دستمزدها باشیم. ضمن اینکه بالارفتن نرخ حاملهای انرژی در دولت نهم به طور غیرمستقیم منجر به کاهش کیفیت فرشهای تولیدی در برخی مناطق شد؛ به گونهای که به دلیل افزایش نرخ سوخت، نظارت کارفرما برای تولید فرش که باید از روستایی به روستای دیگر یا از شهری به شهر دیگر میرفت، کم شد و این امر منجر به افت کیفیت شد.
در همین راستا، مرکز ملی فرش ایران و وزارت صنعت، معدن و تجارت با هدف بهبود کیفیت چه در بخش تولید و چه در حوزه تجارت فرش در ۴ سال اخیر به برگزاری دورههای آموزشی متعددی اقدام کردند.
بخش نخست آموزشهای عمومی بود که شامل آموزش بافت، بهبافی و ارتقای مهارت قالیبافان میشد. در این گروه بیش از ۱۰۵۵دوره در ۳۱ استان کشور برگزار و ۴میلیون و ۴۷۶ هزار و ۵۶۰ نفر ساعت آموزش در این دورهها ارائه شد.
دوره آموزشهای تخصصی هم در دستور کار بود که برای آموزش مربیان و ناظران فنی بافت، راهنمایان گردشگری، ارتقای مهارت طراحان، نقاشان، رفوگران، قالیشویان، رنگرزان و آموزشهای بازاریابی و فروش به فروشندگان و تاجران حوزه فرش دستباف بود که بیش از ۱۰۷ دوره با ۱۰۵ هزار و ۱۶۰ نفر ساعت آموزش به فراگیران این دورهها ارائه شد.
در بخش دیپلماسی سیاسی نیز اتفاقهایی رخ داد که فرش نقش پررنگی در آن داشت؛ دراین باره توضیح دهید.
بله، علاوه بر تمام این دستاوردها، اهداف دیگری هم از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت دنبال شد که یکی از آنها پیگیری استفاده از فرش در دکورها و برنامههای رسمی که سران کشور و بهویژه رویدادهایی که رئیسجمهور در آن حضور دارند، بود که به خوبی عملیاتی شد. همچنین نمایشگاه دائمی فرش دستباف قم که در سال ۱۳۸۹ مصوب شده و از مصوبات سفر رهبر معظم انقلاب به قم بود، از دیگر مسائلی بود که در دولت یازدهم ساماندهی شد؛ این نمایشگاه با وجود صرف اعتبارات بیش از ۵۰ درصد رشد نکرده بود، اما در دولت یازدهم با پیگیری شخص آقای مهندس نعمتزاده پیشرفت خوبی حاصل شد و درحالحاضر بیش از ۹۰ درصد پیشرفت دارد و امیدواریم در سال ۱۳۹۶ به بهرهبرداری برسد.
نکته آخر نیز مربوط به ملکی در کرمان است. ساختمان تاریخی شرکت سهامی فرش ایران با بیش از ۱۰۰ سال قدمت که متاسفانه در دولت قبل در گرو صندوق ضمانت صادرات ایران بود با تلاش و پیگیری مهندس نعمتزاده و دریافت مصوبه هیات وزیران در تملک مرکز ملی فرش ایران قرار گرفت تا به عنوان پایگاه دائمی فرش جنوب شرق کشور با محوریت کرمان فعالیت کند.
زهرا طهرانی
خبرنامه کارایان
بازدید کننده گرامی ، شما به عضویت سایت در نیامده اید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.