داستان فرش دستباف داستان آدم هاست
فرش دستباف کردستان آوازه جهانی دارد و می توان با سرمایه گذاری روی این بخش، اشتغال زایی و رونق اقتصادی این استان را رونق بخشید.
نویسنده: ژیلا امامی
زمانی را که وارد دنیای فرش شده به یاد نمیآورد، اما در دورترین نقطه حافظه اش زمزمههای مادرش را به یاد دارد که پای دار قالی نقشه را به شعر میخواند. خودش شش، هفت ساله بود که پای دار قالی نشست و برای آموختن این هنر از ۱۰-۱۲سالگی نزد استاد حاج علی میرزا رفت.
حالا کاک محمود ۶۵ساله است وسالها تجربه را در فرش و بازار خرید و فروش آن در مغازه فرش فروشیش به نمایش گذاشته، فرشها را یکییکی ورق میزند. این از اصطلاحات خودشان است.
فرشهای دستبافتی که از همه روستاهای کردستان جمع کرده، توی مغازه کوچکش، جهانها و داستانهایی دارد که گفتنش سالها طول میکشد. کاک محمود با دقت، یکی از فرشها را ورق میزند و میرسد به یک فرش خاص و بعد دستی روی فرش میکشد و میگوید: این فرش را از یک خانواده روستایی خریدم. دوباره به فرش نگاه میکند و میگوید: این فرش را یک مادر و دختر بافتند میخواستند خرج عمل جراحی پدر خانواده را تهیه کنند، من فرش را از آنها پیشخرید کردم که کارشان راه بیفتد. قیمت فرش را گران نمیگوید، پیداست که هم دلبسته فرش است و هم نمیخواهد سود خاصی روی این فرش کند. بعد دوباره به فرش خیره میشود و همانطور میگوید: فرش دستبافت کردستان، داستان دارد. من عاشق این داستانها هستم، میبینی داستان رو؟
کاک محمود میگوید:"من برای داستان حاضرم هزینه کنم". میگویم: داستان دیگری نشانم بده. چند فرش را ورق میزند و میرسد به فرشی که ۲ آدمک مرد و زن در دوطرف حاشیه فرش بافته شده است؛ ۲ آدمک بسیار کوچک، کمتر از یک کف دست. میگوید: تو داستانش را بگو. فکر میکنم و میگویم: عاشقانه است. لبخندی میزند و تعریف میکند بین برخی از روستائیان رسم است که مادر، همراه دخترش که قرار است ازدواج کند، فرشی میبافند. بعد شکل آدمک عروس را یک طرف حاشیه فرش میبافند و عکس داماد را طرف دیگر. کاک محمود میگوید: به گمانشان شگون دارد. اما کاک محمود از این همه داستان که در فرشها میبیند، خوشحال نیست، غمگین است. علتش را که میپرسم، میگوید: امروز صبح یکی از بهترین بافندههایم را دیدم، آمده بود شهر برای کارگری و این اصلا داستان شادی نیست.
در حال حاضر فرشبافان با ناامیدی فرش میبافند و همیشه این دغدغه را دارند که آیا فرششان به فروش میرسد یا خیر؟ کاک محمودمیگوید: جوانان، ذوق خود را از دست دادهاند. اگر رونق در بازار وجود داشته باشد، طرحهای نو و جدید هم وارد بازار خواهد شد.
کاک محمود مرد مهربانی است. لبخند تلخی میزند و به فرشی اشاره میکند که به دیوار آویزان است و میگوید: شبیه آخرین داستانی که از یک نویسنده چاپ شده باشد، امروز که دور همین میدان دیدمش، آمده کارگری، تصمیم گرفتم فرشی را که بافته به دیوار بزنم، مکث میکند و میگوید: داستانش چطوره؟ میگویم: بینظیره.
استاد محمدامین ساعدپناه را امروز به عنوان چهره ماندگار فرش دستباف کردستان میشناسند؛ فردی که از ۱۶-۱۷سالگی قدم به عرصه هنر – صنعت فرش میگذارد و امروز ۵۰ سال است که در این حوزه فعالیت میکند.
او فرش را مجموعهای از چند هنر، اعتقادات، مذاهب قبل و پس از اسلام و سنت ایران میداند و میگوید: فرش، داستان یک ملت است... فرش، داستان آدم هاست و به همین زودی از بین رفتنی نیست.
استاد ساعدپناه فرق زیادی بین فضای کاری گذشته و امروز نمیبیند تنها تفاوت را در شور و هیجان دیروز و دلهره و ندانمکاریهای امروز میداند و معتقد است که اگر همتی باشد، همین الان هم فرش ایران حرف بسیاری برای گفتن دارد.
اسماعیل یکتا یکی دیگر از اساتید صنعت فرش استان که اصالتا بیجاریست میگوید: اگر در زمینه فرش کمی گشایش برای جوانان ایجاد شود نه چین، نه هند و نه هیچ کشور دیگری توان رقابت با بازار فرش کردستان را نخواهد داشت.
این هنرمند که در طی فعالیت خود به کشورهای مختلفی سفر کرده و فرشهای بسیاری دیده، معتقد است که فرش آن کشورها هیچ حرف گفتنی ندارد چرا که در چین، فرش را به مدت پنج سال تضمین میکنند در حالی که من فرش خودم را سه هزار سال تضمین میکنم. حتی برای رنگ آن پنج هزار سال استاندارد گرفتهام. با این حال آیا میتوان فرش کردستان ایران را با فرشهای سایر کشورها مقایسه کرد؟! فرش کردستان از آن فرهنگ ایرانی است.
برای تکمیل گزارشم، عصر یک روز زیبای پاییزی به یکی از فعالترین کارگاههای فرش بافی شهر سنندج رفتم کارگاه خانم نسرین محمدی که برای ۱۵نفر از زنان اشتغال ایجاد کرده است.
بافندههای پیر و جوان با لباسهای یکدست و مرتب نشستهاند و میبافند. صدای شانه زدن دار قالی فضای کارگاه را پر کرده است. برخی از آنها سالهاست که هر روز هشت ساعت فرش میبافند.
خانم محمدی مدیر کارگاه میگوید: تولید فرش دستبافت در استان کردستان به دلیل استفاده از مواد اولیه مرغوب و بومی در سالهای نه چندان دور، اعتباری جهانی داشت، اما به دلیل عدم وجود انسجام لازم در این عرصه و همچنین استفاده از مواد اولیه صنعتی و نامرغوب امروز، این جایگاه را از دست داده و فرشهای استان که با دستان هنرمند زنان و مردان کردستانی بافته میشوند، در حسرت کسب اعتبار گذشته و از دست رفته خود هستند.
او میگوید: مهمترین مشکلات کارگاهها و مجتمعهای تولیدی فرش در کردستان نبود سرمایه در گردش و نبود نقدینگی برای تقویت و توسعه بخش تولید است.
حاجی کبری، فرشباف سنندجی که حدود ۴۰سال است پشت دارقالی دراین رشته فعالیت میکند، میگوید: بیشتر فرشهای بافته شده ام نقشه بیجار بوده وقتی میدیدم که امروز چند رج بیشتر از دیروز بافته ام و با همین چند رج یکی دیگر از نقشهای زیبا مثل حوض و حتی ماهیهای آن پیدا میشد و ظرافت فرش چند برابر میشد، خوشحال میشدم.
این بافنده میان سال یادآور شد: امروز سالهای زیادی از آن ایام میگذرد و این گذشت زمان ذرهای از انگیزه ام برای بافتن طرح و نگار فرش کم نکرده است، چون با هر گرهای که از قالی میبافم گرههایی در زندگیم را به دست فراموشی میسپارم.
او میگوید: متاسفانه به دلیل مشکلاتی که فرشبافی برای فرد دارد امروزه استقبال بسیار کم و حتی ناچیزی از آن میشود و فرش بافی به دلیل نبود بازار عرضه و سختی کار، بافنده کمی دارد و ارزش اقتصادی آن نیز زیاد بالا نبوده و بیشتر سود آن به جیب دلالان فرش میرود و همین امر از ارزش این حرفه کاسته است.
بسیاری از بافندگان فرش کردستان این کار را از مادرانشان به ارث بردهاند و برخی از جوانان هم که به این کار رو آوردهاند، به گفته خودشان، بهدلیل فقر و نداشتن شغل به فرشبافی میپردازند.
از یکی از بافندههایی که ۶۰ساله است، میپرسم فرزندانتان هم میتوانند فرش ببافند؟ او جواب میدهد: نه اجازه نمیدهم.
همین که با او گرم صحبت هستم بافنده کناری هم وارد بحث میشود و میگوید، خیلی از بافندهها دیگر اجازه نمیدهند فرزندانشان این کار را انجام دهند، زیرا شغل پردردسری است و عاقبتی هم ندارد.
خانم ناصری رئیس اتحادیه فرش استان کردستان هم میگوید: یکی از دلایل بی رونق شدن فرش کردستان وجود تابلو فرشهایی است که از تبریز وارد کردستان میشود.
او میگوید: ناتوانی بافندگان کردستانی به دلیل بالا رفتن سن یکی دیگر از دلایل بافته نشدن فرش کردستان است و زنان جوان کردستانی دیگر حاضر به فرش بافی نیستند و ترجیح میدهند تابلو فرش تبریز را با دستمزد مناسب انجام دهند و مدتها وقت خود را برای بافت فرش کردستان تلف نکنند.
ناصری یادآور شد: با وجود دستمزدی که بابت این نوع فرش به قالی بافان کردستانی داده میشود دیگر هیچ کس حاضر به بافت فرش کردستان نیست و در دو سال اخیر فرش کردستان نسبت به گذشته بیشتر از رونق افتاده است.
محمد دره وزمی رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کردستان میگوید: هم اکنون ۹۰هزار نفر در حوزه فرش دستبافت در بخشهای بافندگی و رنگرزی، رفوگری، طراحی و خرید و فروش آن اشتغال و ساماندهی شده اند که از این تعداد ۱۳هزار و ۴۵نفر تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی هستند.
با تلاش و هنرمندی فرشبافان کردستانی سالانه ۱۸۰هزار مترمربع فرش دستبافت در این استان تولید میشود.
به گفته دره وزمی این میزان فرش در چهار کارگاه متمرکز و بیش از ۴۹ کارگاه غیرمتمرکز دارای مجوز، و بعضا کارگاههای خانگی در این استان تولید شده است.
بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی سازمان صنعت، معدن و تجارت کردستان در کشور به ازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت تنها سه نفر بافنده فرش وجود دارد، در حالیکه این آمار در کردستان به ازای هر ۱۰۰نفر شش نفر به بافت فرش اشتغال دارند که در مقایسه این آمار، به این نتیجه میرسیم که مردم کردستان علاقه خاصی به انجام این کار دارند و باید مورد حمایت بهتری قرار گیرند.
محمد بختیار خلیقی معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صنعت، معدن و تجارت کردستان هم میگوید: تلاش در راستای شناسایی و ساماندهی فرشبافان واقعی از مهمترین اولویتهای خانه فرش استان است و در این راستا نیز سامانه و نرم افزار لازم تعریف شده است.
خلیقی میگوید:هر چند که خود بافندگان و حتی متولیان از روزهای ناخوش فرش کردستان سخن به میان میآورند، ولی در کنار این مهم باید در نظر داشت که در صورت برنامه ریزی مناسب دولت میتوان برای احیای این نام و نشان اقدام کرد و همچنین برگزاری نشستهای هم اندیشی و بررسی مشکلات و موانع در حوزههای مختلف قطعاً میتواند در رسیدن به راهکارهای مناسب برای خروج از مشکلات حوزه فرش، تاثیر گذار باشد.
تولید فرشهای ماشینی و همچنین تقلب کشورهای مختلف به ویژه هندوستان و چین و تولید فرشهایی با نامهای ایرانی در بازارهای جهانی و در کنار این مهم نبود سیاستگذاری یکپارچه در امر بازاریابی و حمایت از بافندگان فرش دستباف از جمله عواملی است که میتوان در خصوص عدم مقبولیت فرشهای استان کردستان، بایدمورد توجه مسئولان و متولیان امر قرار داد.
سعید نظری کارشناس فرش، در خصوص سابقه و دلایل مرغوبیت فرش کردستان میگوید: طرح، بافت و استفاده از مصالح و مواد اولیه مرغوب از جمله ویژگیهای اصلی و قابل توجه فرشهای تولیدی در استان کردستان بوده و متاسفانه امروز کمتر این موارد به چشم میخورد.
او میگوید: فرشهای استان کردستان در سه سبک سنه، بیجار و افشار بافته میشوند که هر سبک برگرفته از ویژگیها و شرایط خاص منطقه بوده و به همین دلیل تنوع در رنگها و نوع بافتها نیز متفاوت بوده است.
نظری میگوید: با وجود بی مهری به توسعه فرش دستبافت استان کردستان، همچنان فرش کردستان، زینت بخش خانههای بسیاری از مردم در کشورمان و سایر کشورهای جهان از جمله کشورهای ایتالیا، آلمان، چین، روسیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
متاسفانه باتوجه به اینکه انواع محصولات فرش دستبافت کردستان از پایانههای خارج از استان صادر میشود، از ارزش ریالی صادرات فرش این استان آماری در دست نیست و به همین دلیل است که باید برنامه ریزی و نظارت بهتری در این حوزه صورت گیرد.
بهمن احترامی مدیرشرکت سهامی فرش ایران دراستان کردستان خاطرنشان کرد: به گفته کارشناسان قدمت فرش دراین استان به ۴۰۰سال پیش برمی گردد وهمچنان یکی از معروفترین فرشهای جهان است.
احترامی میگوید: به اعتبار قالیهای موجود در موزه فرش ایران میتوان قدمت فرشبافی در استان را طولانی دانست و فرشهای ۱۵۰سال پیش در موزه تهران حاکی ازآن است که بیش از ۲۰قطعه فرش متعلق به قالیهای استان کردستان است، واین استان بیشترین شهرت خود را مدیون بافندگان فرش شهرهای بیجار و سنندج است.
او با اشاره به بازار رکودفرش و افت صادرات دراین زمینه میگوید: حمایت از تولیدکنندگان فرش کردستان، پرداخت تسهیلات کم بهره به واحدهای تولیدی فرش، کاهش واسطههای تولید و فروش فرشهای دستبافت، افزایش حمایتهای دولتی از بافندگان و شناخت بازار و سلیقههای مشتریان از جمله راهکاریهایی است که باید بیش از همه مورد توجه مسئولان قرار گرفته شود و بازگرداندن جایگاه فرش کردستان در بازارهای جهانی را در راس فعالیتهای خود قرار دهند، چرا که؛ فرش دستباف کردستان آوازه جهانی دارد ومی توان با سرمایه گذاری روی این بخش، اشتغالزایی و رونق اقتصادی این استان را رونق بخشید.
حالا کاک محمود ۶۵ساله است وسالها تجربه را در فرش و بازار خرید و فروش آن در مغازه فرش فروشیش به نمایش گذاشته، فرشها را یکییکی ورق میزند. این از اصطلاحات خودشان است.
فرشهای دستبافتی که از همه روستاهای کردستان جمع کرده، توی مغازه کوچکش، جهانها و داستانهایی دارد که گفتنش سالها طول میکشد. کاک محمود با دقت، یکی از فرشها را ورق میزند و میرسد به یک فرش خاص و بعد دستی روی فرش میکشد و میگوید: این فرش را از یک خانواده روستایی خریدم. دوباره به فرش نگاه میکند و میگوید: این فرش را یک مادر و دختر بافتند میخواستند خرج عمل جراحی پدر خانواده را تهیه کنند، من فرش را از آنها پیشخرید کردم که کارشان راه بیفتد. قیمت فرش را گران نمیگوید، پیداست که هم دلبسته فرش است و هم نمیخواهد سود خاصی روی این فرش کند. بعد دوباره به فرش خیره میشود و همانطور میگوید: فرش دستبافت کردستان، داستان دارد. من عاشق این داستانها هستم، میبینی داستان رو؟
کاک محمود میگوید:"من برای داستان حاضرم هزینه کنم". میگویم: داستان دیگری نشانم بده. چند فرش را ورق میزند و میرسد به فرشی که ۲ آدمک مرد و زن در دوطرف حاشیه فرش بافته شده است؛ ۲ آدمک بسیار کوچک، کمتر از یک کف دست. میگوید: تو داستانش را بگو. فکر میکنم و میگویم: عاشقانه است. لبخندی میزند و تعریف میکند بین برخی از روستائیان رسم است که مادر، همراه دخترش که قرار است ازدواج کند، فرشی میبافند. بعد شکل آدمک عروس را یک طرف حاشیه فرش میبافند و عکس داماد را طرف دیگر. کاک محمود میگوید: به گمانشان شگون دارد. اما کاک محمود از این همه داستان که در فرشها میبیند، خوشحال نیست، غمگین است. علتش را که میپرسم، میگوید: امروز صبح یکی از بهترین بافندههایم را دیدم، آمده بود شهر برای کارگری و این اصلا داستان شادی نیست.
در حال حاضر فرشبافان با ناامیدی فرش میبافند و همیشه این دغدغه را دارند که آیا فرششان به فروش میرسد یا خیر؟ کاک محمودمیگوید: جوانان، ذوق خود را از دست دادهاند. اگر رونق در بازار وجود داشته باشد، طرحهای نو و جدید هم وارد بازار خواهد شد.
کاک محمود مرد مهربانی است. لبخند تلخی میزند و به فرشی اشاره میکند که به دیوار آویزان است و میگوید: شبیه آخرین داستانی که از یک نویسنده چاپ شده باشد، امروز که دور همین میدان دیدمش، آمده کارگری، تصمیم گرفتم فرشی را که بافته به دیوار بزنم، مکث میکند و میگوید: داستانش چطوره؟ میگویم: بینظیره.
استاد محمدامین ساعدپناه را امروز به عنوان چهره ماندگار فرش دستباف کردستان میشناسند؛ فردی که از ۱۶-۱۷سالگی قدم به عرصه هنر – صنعت فرش میگذارد و امروز ۵۰ سال است که در این حوزه فعالیت میکند.
او فرش را مجموعهای از چند هنر، اعتقادات، مذاهب قبل و پس از اسلام و سنت ایران میداند و میگوید: فرش، داستان یک ملت است... فرش، داستان آدم هاست و به همین زودی از بین رفتنی نیست.
استاد ساعدپناه فرق زیادی بین فضای کاری گذشته و امروز نمیبیند تنها تفاوت را در شور و هیجان دیروز و دلهره و ندانمکاریهای امروز میداند و معتقد است که اگر همتی باشد، همین الان هم فرش ایران حرف بسیاری برای گفتن دارد.
اسماعیل یکتا یکی دیگر از اساتید صنعت فرش استان که اصالتا بیجاریست میگوید: اگر در زمینه فرش کمی گشایش برای جوانان ایجاد شود نه چین، نه هند و نه هیچ کشور دیگری توان رقابت با بازار فرش کردستان را نخواهد داشت.
این هنرمند که در طی فعالیت خود به کشورهای مختلفی سفر کرده و فرشهای بسیاری دیده، معتقد است که فرش آن کشورها هیچ حرف گفتنی ندارد چرا که در چین، فرش را به مدت پنج سال تضمین میکنند در حالی که من فرش خودم را سه هزار سال تضمین میکنم. حتی برای رنگ آن پنج هزار سال استاندارد گرفتهام. با این حال آیا میتوان فرش کردستان ایران را با فرشهای سایر کشورها مقایسه کرد؟! فرش کردستان از آن فرهنگ ایرانی است.
برای تکمیل گزارشم، عصر یک روز زیبای پاییزی به یکی از فعالترین کارگاههای فرش بافی شهر سنندج رفتم کارگاه خانم نسرین محمدی که برای ۱۵نفر از زنان اشتغال ایجاد کرده است.
بافندههای پیر و جوان با لباسهای یکدست و مرتب نشستهاند و میبافند. صدای شانه زدن دار قالی فضای کارگاه را پر کرده است. برخی از آنها سالهاست که هر روز هشت ساعت فرش میبافند.
خانم محمدی مدیر کارگاه میگوید: تولید فرش دستبافت در استان کردستان به دلیل استفاده از مواد اولیه مرغوب و بومی در سالهای نه چندان دور، اعتباری جهانی داشت، اما به دلیل عدم وجود انسجام لازم در این عرصه و همچنین استفاده از مواد اولیه صنعتی و نامرغوب امروز، این جایگاه را از دست داده و فرشهای استان که با دستان هنرمند زنان و مردان کردستانی بافته میشوند، در حسرت کسب اعتبار گذشته و از دست رفته خود هستند.
او میگوید: مهمترین مشکلات کارگاهها و مجتمعهای تولیدی فرش در کردستان نبود سرمایه در گردش و نبود نقدینگی برای تقویت و توسعه بخش تولید است.
حاجی کبری، فرشباف سنندجی که حدود ۴۰سال است پشت دارقالی دراین رشته فعالیت میکند، میگوید: بیشتر فرشهای بافته شده ام نقشه بیجار بوده وقتی میدیدم که امروز چند رج بیشتر از دیروز بافته ام و با همین چند رج یکی دیگر از نقشهای زیبا مثل حوض و حتی ماهیهای آن پیدا میشد و ظرافت فرش چند برابر میشد، خوشحال میشدم.
این بافنده میان سال یادآور شد: امروز سالهای زیادی از آن ایام میگذرد و این گذشت زمان ذرهای از انگیزه ام برای بافتن طرح و نگار فرش کم نکرده است، چون با هر گرهای که از قالی میبافم گرههایی در زندگیم را به دست فراموشی میسپارم.
او میگوید: متاسفانه به دلیل مشکلاتی که فرشبافی برای فرد دارد امروزه استقبال بسیار کم و حتی ناچیزی از آن میشود و فرش بافی به دلیل نبود بازار عرضه و سختی کار، بافنده کمی دارد و ارزش اقتصادی آن نیز زیاد بالا نبوده و بیشتر سود آن به جیب دلالان فرش میرود و همین امر از ارزش این حرفه کاسته است.
بسیاری از بافندگان فرش کردستان این کار را از مادرانشان به ارث بردهاند و برخی از جوانان هم که به این کار رو آوردهاند، به گفته خودشان، بهدلیل فقر و نداشتن شغل به فرشبافی میپردازند.
از یکی از بافندههایی که ۶۰ساله است، میپرسم فرزندانتان هم میتوانند فرش ببافند؟ او جواب میدهد: نه اجازه نمیدهم.
همین که با او گرم صحبت هستم بافنده کناری هم وارد بحث میشود و میگوید، خیلی از بافندهها دیگر اجازه نمیدهند فرزندانشان این کار را انجام دهند، زیرا شغل پردردسری است و عاقبتی هم ندارد.
خانم ناصری رئیس اتحادیه فرش استان کردستان هم میگوید: یکی از دلایل بی رونق شدن فرش کردستان وجود تابلو فرشهایی است که از تبریز وارد کردستان میشود.
او میگوید: ناتوانی بافندگان کردستانی به دلیل بالا رفتن سن یکی دیگر از دلایل بافته نشدن فرش کردستان است و زنان جوان کردستانی دیگر حاضر به فرش بافی نیستند و ترجیح میدهند تابلو فرش تبریز را با دستمزد مناسب انجام دهند و مدتها وقت خود را برای بافت فرش کردستان تلف نکنند.
ناصری یادآور شد: با وجود دستمزدی که بابت این نوع فرش به قالی بافان کردستانی داده میشود دیگر هیچ کس حاضر به بافت فرش کردستان نیست و در دو سال اخیر فرش کردستان نسبت به گذشته بیشتر از رونق افتاده است.
محمد دره وزمی رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کردستان میگوید: هم اکنون ۹۰هزار نفر در حوزه فرش دستبافت در بخشهای بافندگی و رنگرزی، رفوگری، طراحی و خرید و فروش آن اشتغال و ساماندهی شده اند که از این تعداد ۱۳هزار و ۴۵نفر تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی هستند.
با تلاش و هنرمندی فرشبافان کردستانی سالانه ۱۸۰هزار مترمربع فرش دستبافت در این استان تولید میشود.
به گفته دره وزمی این میزان فرش در چهار کارگاه متمرکز و بیش از ۴۹ کارگاه غیرمتمرکز دارای مجوز، و بعضا کارگاههای خانگی در این استان تولید شده است.
بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی سازمان صنعت، معدن و تجارت کردستان در کشور به ازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت تنها سه نفر بافنده فرش وجود دارد، در حالیکه این آمار در کردستان به ازای هر ۱۰۰نفر شش نفر به بافت فرش اشتغال دارند که در مقایسه این آمار، به این نتیجه میرسیم که مردم کردستان علاقه خاصی به انجام این کار دارند و باید مورد حمایت بهتری قرار گیرند.
محمد بختیار خلیقی معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صنعت، معدن و تجارت کردستان هم میگوید: تلاش در راستای شناسایی و ساماندهی فرشبافان واقعی از مهمترین اولویتهای خانه فرش استان است و در این راستا نیز سامانه و نرم افزار لازم تعریف شده است.
خلیقی میگوید:هر چند که خود بافندگان و حتی متولیان از روزهای ناخوش فرش کردستان سخن به میان میآورند، ولی در کنار این مهم باید در نظر داشت که در صورت برنامه ریزی مناسب دولت میتوان برای احیای این نام و نشان اقدام کرد و همچنین برگزاری نشستهای هم اندیشی و بررسی مشکلات و موانع در حوزههای مختلف قطعاً میتواند در رسیدن به راهکارهای مناسب برای خروج از مشکلات حوزه فرش، تاثیر گذار باشد.
تولید فرشهای ماشینی و همچنین تقلب کشورهای مختلف به ویژه هندوستان و چین و تولید فرشهایی با نامهای ایرانی در بازارهای جهانی و در کنار این مهم نبود سیاستگذاری یکپارچه در امر بازاریابی و حمایت از بافندگان فرش دستباف از جمله عواملی است که میتوان در خصوص عدم مقبولیت فرشهای استان کردستان، بایدمورد توجه مسئولان و متولیان امر قرار داد.
سعید نظری کارشناس فرش، در خصوص سابقه و دلایل مرغوبیت فرش کردستان میگوید: طرح، بافت و استفاده از مصالح و مواد اولیه مرغوب از جمله ویژگیهای اصلی و قابل توجه فرشهای تولیدی در استان کردستان بوده و متاسفانه امروز کمتر این موارد به چشم میخورد.
او میگوید: فرشهای استان کردستان در سه سبک سنه، بیجار و افشار بافته میشوند که هر سبک برگرفته از ویژگیها و شرایط خاص منطقه بوده و به همین دلیل تنوع در رنگها و نوع بافتها نیز متفاوت بوده است.
نظری میگوید: با وجود بی مهری به توسعه فرش دستبافت استان کردستان، همچنان فرش کردستان، زینت بخش خانههای بسیاری از مردم در کشورمان و سایر کشورهای جهان از جمله کشورهای ایتالیا، آلمان، چین، روسیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
متاسفانه باتوجه به اینکه انواع محصولات فرش دستبافت کردستان از پایانههای خارج از استان صادر میشود، از ارزش ریالی صادرات فرش این استان آماری در دست نیست و به همین دلیل است که باید برنامه ریزی و نظارت بهتری در این حوزه صورت گیرد.
بهمن احترامی مدیرشرکت سهامی فرش ایران دراستان کردستان خاطرنشان کرد: به گفته کارشناسان قدمت فرش دراین استان به ۴۰۰سال پیش برمی گردد وهمچنان یکی از معروفترین فرشهای جهان است.
احترامی میگوید: به اعتبار قالیهای موجود در موزه فرش ایران میتوان قدمت فرشبافی در استان را طولانی دانست و فرشهای ۱۵۰سال پیش در موزه تهران حاکی ازآن است که بیش از ۲۰قطعه فرش متعلق به قالیهای استان کردستان است، واین استان بیشترین شهرت خود را مدیون بافندگان فرش شهرهای بیجار و سنندج است.
او با اشاره به بازار رکودفرش و افت صادرات دراین زمینه میگوید: حمایت از تولیدکنندگان فرش کردستان، پرداخت تسهیلات کم بهره به واحدهای تولیدی فرش، کاهش واسطههای تولید و فروش فرشهای دستبافت، افزایش حمایتهای دولتی از بافندگان و شناخت بازار و سلیقههای مشتریان از جمله راهکاریهایی است که باید بیش از همه مورد توجه مسئولان قرار گرفته شود و بازگرداندن جایگاه فرش کردستان در بازارهای جهانی را در راس فعالیتهای خود قرار دهند، چرا که؛ فرش دستباف کردستان آوازه جهانی دارد ومی توان با سرمایه گذاری روی این بخش، اشتغالزایی و رونق اقتصادی این استان را رونق بخشید.
نویسنده: ژیلا امامی