رنگ های کرمی ترکیبی
در این مورد در کتاب «قالی ایران» و به نقل مستقیم آمده است:
(صفحه 37)
رنگهای کرمی ترکیبی
(صفحه 38)
اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحات نقل شده: 37 تا 38
(صفحه 37)
رنگهای کرمی ترکیبی
دومین گروه از دو گروه اصلی رنگهای وارداتی، رنگهای ترکیبی است که معمولا برای ثابت کردن آنها از بیکرومات پتاسیم استفاده می شود و به این دلیل معمولا آنها را «رنگهای کرمی» می نامند. به طور کلی این رنگها در مقابل نور خورشید و هنگام شسته شدن با مواد قلیایی ثابت می مانند و رنگ نمی بازند. کارخانه های مهم تهیه کننده رنگ، نمونه هایی از فرآورده های خود را در اختیار دولت ایران گذاشتند تا مورد آزمایش قرار گیرد. پس از این آزمایشها مقدار زیادی از این مواد وارد کشور گردید.
اگر ثابت ماندن رنگها تنها معیار سنجش خوبی و مرغوبیت آنها بود ممکن بود برای استفاده از رنگهای کرمی، وارداتی، در قالی ایران، دفاعیه ای تنظیم کرد. ولی نکته اینجا است که بعضی از رنگها زیادتر از حد لازم ثابت می مانند. امتیاز رنگهای بومی ایران و شیوه رنگرزان ایرانی در به کار بردن آنها این است که این دو دست به دست هم داده مایه های ایجاد می کنند که در مقابل نور و با هنگام ترکیب با اکسیژن (اکسیداسیون) مقداری از قوت خود را از دست می دهند. به این ترتیب یا بر اثر مرور تدریجی زمان و یا به وسیله یک عامل سریعتر یعنی مواد قلیایی، رنگها ملایم تر می شوند و در هم می آمیزند. همین فرار بودن جزیی است که موجب پدید آمدن مایه هایی چنین پخته و مطبوع و جا افتاده در قالی های ایرانی می شود. در واقع حسن شیوه رنگرزی متداول در ایران همان ناقص بودن آن است.
در سال ۱۹۴۷ نمایشگاهی از قالی های دیوار کوب فرانسه در شهر لندن برپا شد که اشخاصی که از آن بازدید کردند به آسانی نمی توانند آن را فراموش کنند. رنگهای قرمز و آبی و نخودی و طلایی که در قالیهای قدیمیتر به کار رفته بود واقعا دلربا و مسحور کننده بود. دولت فرانسه همراه با این قالیها چند کارگاه و تعدادی کارگر بافنده به لندن گسیل داشت تا به مردم نشان دهد که این حرفه قدیمی هنوز در این کشور دنبال می شود. رنگهایی که به کار برده می شد کاملا خام بود. با این همه به من اطمینان دادند که مواد رنگی و روش رنگ کردن نخ ها همان بود که در زمان قدیم به کار می رفت و حاصل آن رنگ های مسحور کننده قالی «لیدی اند بونی کورن» بوده است. آنها اظهار می داشتند که ما نه برای نسل حاضر بلکه برای نسل آینده این کار را انجام می دهیم.
پیشنهاد من این نیست که برای بهره وری از کوشش های خود پانصد سال به عقب برگردیم، ولی قصد دارم این نکته را متذکر شوم که ما در جستجوی روشی نیستیم که حاصل آن رنگهای ثابت و دائمی باشد، بلکه رنگهای مورد نظر، آن مواد رنگی است که ممکن است به مرور زمان رنگ ببازد و در عمق قالی آن هماهنگی و فروغ و درخشندگی و تلالو طبیعی را ایجاد
اگر ثابت ماندن رنگها تنها معیار سنجش خوبی و مرغوبیت آنها بود ممکن بود برای استفاده از رنگهای کرمی، وارداتی، در قالی ایران، دفاعیه ای تنظیم کرد. ولی نکته اینجا است که بعضی از رنگها زیادتر از حد لازم ثابت می مانند. امتیاز رنگهای بومی ایران و شیوه رنگرزان ایرانی در به کار بردن آنها این است که این دو دست به دست هم داده مایه های ایجاد می کنند که در مقابل نور و با هنگام ترکیب با اکسیژن (اکسیداسیون) مقداری از قوت خود را از دست می دهند. به این ترتیب یا بر اثر مرور تدریجی زمان و یا به وسیله یک عامل سریعتر یعنی مواد قلیایی، رنگها ملایم تر می شوند و در هم می آمیزند. همین فرار بودن جزیی است که موجب پدید آمدن مایه هایی چنین پخته و مطبوع و جا افتاده در قالی های ایرانی می شود. در واقع حسن شیوه رنگرزی متداول در ایران همان ناقص بودن آن است.
در سال ۱۹۴۷ نمایشگاهی از قالی های دیوار کوب فرانسه در شهر لندن برپا شد که اشخاصی که از آن بازدید کردند به آسانی نمی توانند آن را فراموش کنند. رنگهای قرمز و آبی و نخودی و طلایی که در قالیهای قدیمیتر به کار رفته بود واقعا دلربا و مسحور کننده بود. دولت فرانسه همراه با این قالیها چند کارگاه و تعدادی کارگر بافنده به لندن گسیل داشت تا به مردم نشان دهد که این حرفه قدیمی هنوز در این کشور دنبال می شود. رنگهایی که به کار برده می شد کاملا خام بود. با این همه به من اطمینان دادند که مواد رنگی و روش رنگ کردن نخ ها همان بود که در زمان قدیم به کار می رفت و حاصل آن رنگ های مسحور کننده قالی «لیدی اند بونی کورن» بوده است. آنها اظهار می داشتند که ما نه برای نسل حاضر بلکه برای نسل آینده این کار را انجام می دهیم.
پیشنهاد من این نیست که برای بهره وری از کوشش های خود پانصد سال به عقب برگردیم، ولی قصد دارم این نکته را متذکر شوم که ما در جستجوی روشی نیستیم که حاصل آن رنگهای ثابت و دائمی باشد، بلکه رنگهای مورد نظر، آن مواد رنگی است که ممکن است به مرور زمان رنگ ببازد و در عمق قالی آن هماهنگی و فروغ و درخشندگی و تلالو طبیعی را ایجاد
(صفحه 38)
کند. ایرانیها چنین روشی را اتخاذ کرده اند و مدت چندین قرن است آن را به کار می برند و نتیجه آن به قدری واضح است که هر کسی می تواند آن را آشکارا مشاهده کند. عوض کردن این روش با روش دیگر، تنها به سبب ارزانی و یا سهولت کار، دال بر کوته نظری، تفکر غیر منطقی و کندذهنی است.
نتایج حاصل از به کار بردن رنگهای کرمی در قالی ایران رضایت بخش نیست. این رنگها به قالی نو یک نوع سختی فلز گونه میدهد و در قالی کهنه رنگها کدر و مرده به نظر می آید. زمانی که به رنگهای ساده ایرانی نوعی درخشش و جلا وعمق و غنا می دهد، فرآورده های شیمیدانان مغرب زمین را تحقیر می کند.
از خود پرسیدم که چرا روناس مصنوعی مغرب زمین، که به هیچ وجه نمی توان آن را تقلید پست و ضعیفی از فرآورده طبیعی دانست بلکه از لحاظ شیمیایی کاملا شبیه مواد رنگی طبیعی است، نتیجه اش تا این حد با فرآورده رنگرزان ایرانی که از روناس طبیعی به دست می آید متفاوت است. با در نظر گرفتن این نکته که هر دو رنگ از لحاظ شیمیایی یکسان هستند روناس طبیعی متضمن مقدار جزئی از سایر مواد رنگی است که در فرآورده مصنوعی یافت نمی شود، به این نتیجه رسیدم که دلیل اختلاف آنان را باید در طرز به کار بردن آنها جستجو کرد. چه در این مرحله اختلافات زیادی موجود است. ایرانیها برای ثابت نگاهداشتن رنگهای خود از زاج سفید استفاده می کنند، در حالیکه رنگرزان مغرب زمین برای این منظور بیکرومات به کار می برند. بنابراین یک سلسله آزمایش انجام گرفت که طی آن روناس مصنوعی مغرب زمین (رنگ روناس) به وسیله زاج سفید تثبیت شد، یعنی همان ماده ای که در مشرق زمین برای تثبیت رنگ به کار می رود. نتیجه این آزمایشها میدان جدید و جالب توجهی برای پژوهش ایجاد کرد، چه معلوم گردید که روش کار ایرانیان را که از دیر باز مورد احترام است می توان در مورد تعدادی رنگهای مصنوعی مغرب زمین مورد استفاده قرار داد و در نتیجه مایه هایی به وجود می آید که با مایه هایی که با رنگهای طبیعی ایران حاصل می شود قابل مقایسه خواهد بود. به این جهت (آن طور که عده ای معتقدند) اگر بنا باشد رنگهای مصنوعی جایگزین رنگهای طبیعی ایران شود شاید بتوان نوعی پیوند شایسته بین این دو ترتیب داد. یعنی دوام و سهولت مصرف رنگهای مغرب زمین را با شیوه قدیمی رنگرزان مش زمین در هم آمیخت. در این جا روشی که می توان در مورد رنگهای مصنوعی به کار برد مورد نظر نیست، بلکه نکته مورد توجه، روش کا رنگرز ایرانی است که هنوز آن را در کارگاه رنگرزی نیمه روشن گنبددار و بخار آلود خود به کار می بندد. بنابراین بجا است که بعضی از مواد رنگی متداول در ایران و روش استفاده از آنها به طور اجمال معين و معلوم شود.
نتایج حاصل از به کار بردن رنگهای کرمی در قالی ایران رضایت بخش نیست. این رنگها به قالی نو یک نوع سختی فلز گونه میدهد و در قالی کهنه رنگها کدر و مرده به نظر می آید. زمانی که به رنگهای ساده ایرانی نوعی درخشش و جلا وعمق و غنا می دهد، فرآورده های شیمیدانان مغرب زمین را تحقیر می کند.
از خود پرسیدم که چرا روناس مصنوعی مغرب زمین، که به هیچ وجه نمی توان آن را تقلید پست و ضعیفی از فرآورده طبیعی دانست بلکه از لحاظ شیمیایی کاملا شبیه مواد رنگی طبیعی است، نتیجه اش تا این حد با فرآورده رنگرزان ایرانی که از روناس طبیعی به دست می آید متفاوت است. با در نظر گرفتن این نکته که هر دو رنگ از لحاظ شیمیایی یکسان هستند روناس طبیعی متضمن مقدار جزئی از سایر مواد رنگی است که در فرآورده مصنوعی یافت نمی شود، به این نتیجه رسیدم که دلیل اختلاف آنان را باید در طرز به کار بردن آنها جستجو کرد. چه در این مرحله اختلافات زیادی موجود است. ایرانیها برای ثابت نگاهداشتن رنگهای خود از زاج سفید استفاده می کنند، در حالیکه رنگرزان مغرب زمین برای این منظور بیکرومات به کار می برند. بنابراین یک سلسله آزمایش انجام گرفت که طی آن روناس مصنوعی مغرب زمین (رنگ روناس) به وسیله زاج سفید تثبیت شد، یعنی همان ماده ای که در مشرق زمین برای تثبیت رنگ به کار می رود. نتیجه این آزمایشها میدان جدید و جالب توجهی برای پژوهش ایجاد کرد، چه معلوم گردید که روش کار ایرانیان را که از دیر باز مورد احترام است می توان در مورد تعدادی رنگهای مصنوعی مغرب زمین مورد استفاده قرار داد و در نتیجه مایه هایی به وجود می آید که با مایه هایی که با رنگهای طبیعی ایران حاصل می شود قابل مقایسه خواهد بود. به این جهت (آن طور که عده ای معتقدند) اگر بنا باشد رنگهای مصنوعی جایگزین رنگهای طبیعی ایران شود شاید بتوان نوعی پیوند شایسته بین این دو ترتیب داد. یعنی دوام و سهولت مصرف رنگهای مغرب زمین را با شیوه قدیمی رنگرزان مش زمین در هم آمیخت. در این جا روشی که می توان در مورد رنگهای مصنوعی به کار برد مورد نظر نیست، بلکه نکته مورد توجه، روش کا رنگرز ایرانی است که هنوز آن را در کارگاه رنگرزی نیمه روشن گنبددار و بخار آلود خود به کار می بندد. بنابراین بجا است که بعضی از مواد رنگی متداول در ایران و روش استفاده از آنها به طور اجمال معين و معلوم شود.
اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحات نقل شده: 37 تا 38
بازدید کننده گرامی ، شما به عضویت سایت در نیامده اید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.