قالي بافي در دوره هاي پيشين

قالي بافي در دوره هاي پيشين

فرش در دوران پیشین

با وجود آنكه در مورد اولين دست بافته هاي بشر اطلاعاتي كم و بيش كافي وجود دارد ولي درباره نخستین فرش هاي گره دار جهان و تاريخ و محل بافت آنها دانسته هاي ما اندك بوده و بيشتر در حدود حدس و فرضيه باقي مانده است. در رديابي معكوس مسير توسعه و پيشرفت فن قالي بافي و رسيدن به نقطه شروع و مهد اين پيشه ی مفيد كه پيدايش آن تنها بر اساس رفع احتياج و توسط چادرنشيانان و قبايل صحراگرد صورت گرفته است پژوهشگران اروپایي در گذشته در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده بودند كه تمدن هاي باستاني مصر و ‌آشور گهواره فرش بافي جهان بوده اند و شواهد نستباً معتبري نيز در صحت اين مدعا در اختيار داشتند . از جمله مندرجات تورات به هنگامي كه در فصل هجرت قوم بني اسرائيل در باب آرايش خيمه ها و استفاده از قالي سخن مي راند و همچنين ستون يادبودي از شلمانصر دوم آشوري كه در آن نقش دو تخته فرش با ريشه هاي بلند حكاكي شده است. فرضيه اين محققين كه قدمت بيشتر و اصالت كمتري داشته و بیشتر بر مباني گفتاري استوار بوده و يا اشاره بر نمونه اي غير از فرش حقيقي چون نقش سنگي آن دارد با كشفيات باستان شناس معروف روسي به نام «رودنكو»(PROFESSOR S.I.RUDENKO) كه در نيمه اول قرن گذشته در ميان توده هاي يخي موفق به كشف يك تخته فرش گره دار مي گردد به كلي دگرگون شده و در نتيجه مهد قالي بافي از سواحل نيل و رودخانه هاي دجله و فرات به آسياي مركزي تغيير مكان مي دهد. با شرح كامل تر اين حفاري و تفاسيري كه بر نتيجه اين كشف با اهميت نوشته شد مسئله را در زير نور تابان تري مي بريم.


قالی پازیریک
فرش بهارستان معروف به بهار خسرو
صنعت فرش بافی از اوایل اسلام تا سلسله هاي قره قويونلو در ایران
قالی بافی در عصر صفویه (907 -1135 هـ.ق)

منبع:کتاب افسانه جاویدان فرش ایران،محمد جواد نصیری،انتشارات فرهنگسرای میر دشتی،چاپ اول تهران،1389،صفحه 14

ادامه مطلب

صنعت فرش بافی از اوایل اسلام تا سلسله هاي قره قويونلو در ایران

صنعت فرش بافی از اوایل اسلام تا سلسله هاي قره قويونلو در ایران

فرش ایران

ركورد فن و حرفه قالي بافي در ايران تنها تا زمان خلفاي تجمل پرست اموي كه در كاخ هاي افسانه اي خود بي نياز از قالي گران بها و نفيس ايراني نمي توانند باشند ادامه مي يابد. در اين دوره در مآخذ تاريخي در شرح تُحف و هداياي حكام محلي براي خلفاي حاشيه نشين دجله مكرر از قالي ايران نام برده مي شود. بنا به نوشته ابن خلدون (732-806 هجري قمري) جزء خراج ساليانه ناحيه طبرستان و گيلان به مأمون خليفه عباسي ششصد تخته قالي و قاليچه وجود داشته است.
در تأييد وجود كارگاه هاي قالي بافي حتي بعد از تسلط اعراب در ايران حجت ما نوشته هاي مورخين و جهان گردان عرب و فارسي زبان است كه به قالي و قالي بافي ايران اشارت متعدد دارند. منتهي مراتب در سال هاي اوليه تسلط اعراب تا حدود زيادي اين حرفه به بوته فراموشي سپرده شد. ولي با گذشت ايام به ويژه بعد از جنبش هاي استقلال طلبانه بار ديگر قالي بافي در ايران احيا شده و رونق گرفت. از جمله اين يادآوري هاي تاريخي اشارات ما به حدود العالم ، تاريخ بيهقي،معجم البلدان و نوشته هاي مقدسي و ابن بطوطه جهان گردان عرب است كه مراكز قالي بافي ايران در سيستان ، فارس ، آذربايجان ، بخارا ، قائنات ، خوزستان ، طبرستان و گيلان را در آثار خود مكرر نام برده اند.
تركان سلجوقي در سال 416 شمسي محدوده وسيعي از خاك ايران را به تصرف خود درآورده و در آذربايجان و نواحي مركزي و غربي ايران استقرار يافتند. با اين تهاجم زبان و فرهنگ آنان نيز به اين سرزمين آورده شد و با هنر و فرهنگ ايران مخلوط گرديد و در نتيجه طرح هاي قالي ايران در اين برخورد فرهنگي متأثر از طرح هاي سلجوقي شد. امروزه از فرش هاي ايراني مربوط به اين دوره اثري وجود ندارد. ولي به احتمال تشابه آن با نمونه فرش هايي كه در مسجد علاءالدين در قونيه (پايتخت سلجوقيان) ديده شده اند مي توان چگونگي آن ها را حدس زد. در اين باره با قيد احتياط مي توان اظهار نظر كرد كه طرح هاي قالي اين زمان با خطوط شكسته و بدون انحناء بوده و هم چنين ظرافت بافت آن ها نيز به پايه فرش هاي بافته شده در دوره هاي بعدي نمي رسيده است.
رونق و شكفتگي قالي بافي ايران تا زمان حمله مغول ادامه مي يابد در اشعار منوچهري، ناصر خسرو، انوري و عنصري به قطعات و قصايدي بر مي خوريم كه در آن ها ذكري از قالي و رنگرزي آن دوره به ميان آمده است. ولي با هجوم سپاهيان مغول، قالي بافي مانند ساير فعاليت هاي هنري تا مدتي متوقف مي شود.
در دوران تسلط تيموريان بر ايران (748-884 هجری شمسي) بسياري از ويژگي هاي هنري ايران دست خوش دگرگوني هاي اساسي مي شود. در اين دوره با نفوذ فرهنگ چيني در صنايع ظريفه ايران كه مانند تأثير نقاشان و مجسمه سازان ايتاليایي در كار هنرمندان اروپاي قرون 18و 19 ميلادي است كار نقاشان و هنرمندان ايراني به مرزهاي كمال نزديك مي شود.
در زمينه نقش قالي تغييرات حاصله چنين بود كه طرح هاي هندسي رفته رفته به طرف طرح هايی با خطور دوار و منحني گرايش يافته و موتيف هايي مانند پيچك ها، گل ها، نخل هاي بادبزني، توده هاي ابر مانند، قارچ ها، انواع حيوانات و پرندگان افسانه اي و معمولي مانند اژدها، سيمرغ، گربه وحشي، آهو و مانند آن در طرح هاي نقش قالي ايران ادغام مي گردند. با مشاهده مينياتورهايي از بهزاد نقاش معروف و هم چنين در بوستان سعدي و ظفر نامه (شرح فتوحات تيمور لنگ) مي توان به سهولت دگرگوني طرح هاي قالي در اين دوره را درك نمود.هنرهاي معماري، نقاشي، خطاطي و قالي بافي در اواخر حكومت تيموريان به ويژه در زمان حكمراني شاهرخ ميرزا (779-850 هجري قمري) و فرزند هنرمندش بايسنقر در نهايت كمال و اهمیت بودند.
بايسنقر خط ثلث را در كمال استادي مي نوشت و قرآن بزرگ و نفيسي به خط زيباي او موجود است و به علاوه كتيبه مسجد گوهر شاد مشهد را شخصاً خطاطي كرده است. اين شاهزاده با ذوق و ايمان به تشويق هنرمندان دوره خود علاقه و اشتياق خاصي نشان مي داد. معروف است بخش مهمي از ثروت افسانه اي را كه امير تيمور از غارت گري هاي خود به دست آورده بود فرزندان و نوادگانش چون شاهرخ ميرزا، بايسنقر، الغ بيك و سلطان حسین بايقرا در راه اعتلاء هنرهاي زيباي ايراني مصروف داشتند و در دوره تيموريان شهرهاي سمرقند، بخارا، شيراز و به ويژه شهر هرات پايتخت اين سلسله به صورت مراكز مهم قالي بافي ايران در مي آيند.
بعد از تيموريان حكام سلسله هاي قره قويونلو كه در غرب ايران فرمان روايي داشتند مركز سياسي خود را در شهر تبريز قرار دادند. در اين دوره فرش هاي زیادی در اين شهر بافته شد. به اين ترتیب حدس زده مي شود كه فرش هايي كه به اوايل دوره صفويه نسبت داده شده اند به احتمال در اين زمان در تبريز بافته شده اند.
سفير جمهوري ونيز «جوزپه باربارو» در دربار «اوزن حسن» (847-856 هجری شمسي) از حكام آق قويونلو بارها از قالي هاي گران بهايي كه در كاخ او ديده سخن گفته است. متاسفانه امروزه از این قالی های نفیس هیچگونه اثری باقی نمانده است.


منبع:کتاب افسانه جاویدان فرش ایران،محمد جواد نصیری،انتشارات فرهنگسرای میر دشتی،چاپ اول تهران،1389،صفحه 16

ادامه مطلب

فرش بهارستان معروف به بهار خسرو

فرش بهارستان معروف به «بهار خسرو»

فرش بهارستان معروف به بهار خسرو

در تأييد مجدد وجود قالي بافي در اين دوره، به فرش معروف «بهار خسرو» اشارتي داريم. ابوجعفر محمد جرير طبري در تاريخ طبري (311-225 هجري قمري) نيز به شرحي كه مي آوريم درباره اين قالي اظهار نظر كرده است:
« ... كه يك قالي بسيار عالي كار ايران موسوم به بهار خسرو در قصر تيسفون به طول 450 قدم و عرض 90 قدم موجود بوده است ... » در حالي كه دكتر ربرت بامبان نويسنده و پژوهشگر ايراني مقيم امريكا ابعاد اين فرش مزين به جواهرات گرانب ها را دركتاب خود به نام «آيا مي دانيد كه» 24×26 متر ذكر كرده است.
وجه تسميه اين قالي زربفت و گران بها به آن جهت است كه نقشه ی آن نمايانگر باغي آراسته با گل ها و پرندگان و جوي هاي آب روان بوده است. اين فرش زيبا و نفيس به روايتي به هنگامي كه خسرو پرويز پادشاه ساساني مغلوب «هراكليوس» (BYZANTINE EMPEROR HERAKLIUS) امپراطور رم گرديد به دست سپاهيان غالب افتاد و به عبارت ديگر، اين همان فرش معروف «بهارستان» است كه در شكست يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساساني سپاهيان عرب آن را به غنيمت بردند.
در مدت دويست سالي كه ايران تحت تسلط اعراب بود هنر قالي بافي دچار ركود گرديد و از پيشرفتي كه در زمان ساسانيان داشت بازماند. اين امر به آن معني نبود كه اين حرفه دچار توقف كامل شده باشد بلکه در گوشه وكنار اين سرزمين بافت قالي و قاليچه با روند آرام تري ادامه داشت. يادآوري اين نكته در اين جا ضروري است كه اعراب در هيچ يك از دوره هاي تاريخي خود به فن قالي بافي اهميت قابل توجهي نشان ندادند .حتي امروزه نيز بافت قالي و قاليچه حرفه اي نيست كه اهالي كشورهاي عرب زبان را به خود جلب كند و به استثناي كشورهاي شمال آفريقا مانند مصر و تونس و مراكش ساكنان ساير كشورهاي عربي با تمام علاقه اي كه به خريد اين متاع دارند با وجود اين از كار در كنار دارهاي قالي روي گردان هستند.



منبع:کتاب افسانه جاویدان فرش ایران،محمد جواد نصیری،انتشارات فرهنگسرای میر دشتی،چاپ اول تهران،1389،صفحه 16

ادامه مطلب

فرش بافی در دوران قاجار

قاجاریه

فرش قاجار

دوره شکفتگی قالی که در زمان صفویه پیدا شد کوتاه بود . شورش افغان و انقراض سلسله صفویه و هرج و مرجی که به دنبال آن پیدا شد ، اقتصاد ایران و در نتیجه صنعت قالیبافی آن را از هم پاشید . سرمایه و امنیت برای کار و رفاه عمومی برای تشویق قالیبافان از میان رفت . نه تنها در دوره نادر که آشوبهای زمانش فرصتی برای قالی نمی گذاشت بلکه در زمان « زندیه » نیز که آرامش در ایران برقرار شده بود قالیبافی رونقی نگرفت و نزدیک صد سال تا پایان جنگ ایران و روس چنین بود و از آن پس با پیدایش بهبود در کار کشاورزی و بازرگانی ، قالیبافی نیز رونق پیدا کرد . در آغاز پادشاهی « ناصرالدین شاه » ، ترکیه بازاری برای فروش قالی ایران به بازرگانان خارجی شد . و چون قالیهای کهنه همه در این بازار به فروش رفت ، بازرگانان تبریز برای تامین فرش این بازار ، همتی کردند و در اراک ، تبریز ، کرمان و مشهدکارگاههای قالیبافی دایر کردند و تاریخ جدیدی در قالیبافی ایران آغاز شد . تجارت فرش که تا چندی پیش از آن ، تنها برای رفع نیاز بازارهای داخل بافته می شد به عنوان یک کالای صادراتی و در رابطه با تقاضای بازار جهانی در نظر گرفته شد . شرکت انگلیسی « زیگلر » ( Ziegler ) در سلطان آباد ( اراک ) ، و پس از آن دیگر شرکتهای خارجی مانند شرکت امریکایی « قالی شرق » ( Eastern Rug ) و شرکت عثمانی – ایتالیایی « نیر کاستل » ( Near Kastel co ) در تبریز و کرمان ، شرکت انگلیسی – یونان ( O . C . M ) معروف به «شرکت شرق » در کرمان و برخی دیگر از کانونهای مهم بافندگی قالی ، شعبه هایی برای تهیه قالی و صدور آن بر پا کردند و در ظاهر برای تشویق صادرات فرش و در واقع برای فروش هر چه بیشتر و به دست آوردن سود زیادتر قالی بافان را وادار به بافت فرشهای مناسب تقاضای بازارهای خارج کردند . با بحران اقتصادی پیش از جنگ جهانی دوم و محدودیت ورود قالی ایران به کشورهای غربی ، شعبه شرکتهای خارجی در ایران برچیده شد و آن رونق ظاهری بازار فرش از دست رفت . ورود رنگهای مصنوعی و ارزان قیمت به ایران و بهره گیری از آن به جای رنگهای طبیعی و همچنین رو آوردن به بافت تقلبی برای ارزان تمام شدن تولید فرش و در نتیجه فروش بیشتر آن بویژه در پایان جنگ جهانی دوم ، پیوند فرش ایران را با مایه های واقعی شهرت آن یعنی سنتهای رنگ ، نقش و بافت سست کرد . و تلاشهایی مانند تاسیس « مؤسسه قالی ایران » و « هنرستان عالی اصفهان » که تنها نگرش به یک سوی دشواریها بود و نه همه آنها نیز نتوانست گره گشا باشد و درنتیجه مشکل ، همچنان به جا ماند و صنعت قالیبافی ایران که در قرن نهم هجری به دوره جوانی و در قرنهای دهم و یازدهم به کمال رسیده بود در قرنهای دوازدهم و سیزدهم رو به ضعف گذاشت و از آن پس نیز نتوانست آن شکوه دوره درخشان خود را به دست آورد.


منبع:فرشنامه ایران،دکتر حسن آذرپاد،فضل الله حشمتی رضوی،تهران1383،صفحه 17

ادامه مطلب

فرش بافی در دوران نخستین اسلامی

پس از اسلام

فرش دوران اسلامی

پس از اسلام تا پیش از قرن نهم هجری نمونه أی از فرش به جا نمانده است . جز آن که در کتاب این جهانگرد و آن تاریخ نویس اشاره هایی به شهرت قالی ایران آمده است .
کمی پس از هجرت ، یک جهانگرد چینی به نام « هوانگ تسانگ » از مهارت ایرانیان در بافت قالی سخن گفته است . و دیگر اینکه « المستنصر » خلیفه عباسی قالی مصور به صور انسانی با کتیبه های پارسی داشته است .( مسعودی مورخ اوایل قرن چهارم هـ . ق ) در حدود العالم ( تالیف شده در سال 372 هـ . ق ) آمده است : « و از پارس بساطها و فرشها و زیلویها و گلیمهای با قیمت خیزد » . در همین کتاب از بافته های سیستان و بخارا و قالیچه های فارس نیز یاد شده است . « مقدسی » جهانگرد و جغرافیا دان عرب ( 336 – 380 / 375 هـ . ق ) نیز رواج صنعت قالی در خوزستان اشاره هایی دارد . براساس نوشته وی ، « قاینات » ( قهستان ) به بافت قالیچه های سجاده معروف بوده است . در تاریخ بیهقی ( 385 – 470 هـ . ق ) آمده است که از جمله هدایایی که « علی بن عیسی » از خراسان برای« هارون الرشید » فرستاده است «دویست خانه قالی بود » و آنچه می باید از آمل و طبرستان حاصل شود … محضوری [ =بافته هایی مانند زیلو و قطیفه ] و قالی هزار دست » بود .
در معجم البلدان ( یاقوت حموی ، اوایل قره هفتم هـ . ق ) به قالی آذربایجان اشاره هایی دیده می شود . و خاقانی نیز آن گونه که در صفحات قبل مشاهده شد به قالی مرندی در شعر خود اشاره کرده است . « ابن بطوطه »(703 – 779 هـ . ق ) از قالی سبز فام حدود « مال میر » ( ایذه در خوزستان ) یاد می کند . به نوشته ابن خلدون ( 703 – 806 / 808 هـ . ق ) صادرات طبرستان ، قالی و صادرات گیلان ، قالی سجاده بوده است . طبرستان افزون بر مالیات ، هر سال ششصد قالی نیز به دربار خلفای بغداد می فرستاده است .



منبع:فرشنامه ایران،دکتر حسن آذرپاد،فضل الله حشمتی رضوی،تهران1383،صفحه 14

ادامه مطلب

فرشبافی در دوران صفویه

دوره صفویه

فرش صفوی


دوره شکفتگی صنعت فرش ایران ( و گسترش بازرگانی آن ) به قرنهای دهم و یازدهم هجری در زمان « صفویه » ( 907 – 1135 هـ . ق ) مربوط می شود . توجه هنرمندان و گسترش امکانات از یک سو و همکاری استادان تذهیب و پیشرفت صنعت رنگرزی از سوی دیگر باعث شد که قالیبافی در این زمان مقامی ویژه در زمینه هنر و صنعت پیدا کند همچنان که معماری و پارچه بافی . کارگاههای بزرگ برای بیشتر هنرها در اصفهان دایر شد و قالیهایی که امروزه به نام فرشهای نفیس ایران در موزه های عمومی و خصوصی جهان نگهداری می شود و نشانی از استادی ایرانیان در نقش و بافت دارد ، ثمره تلاش بافندگان ، طراحان و رنگرزان این دوره است .
شاه تهماسب که به روایتی خود نیز در کار طراحی فرش دست داشت هنرمندان و صنعتگران بزرگ ایران را در تبریز گرد آورد و برای پیشرفت کارشان به ایشان کمک کرد . در همین زمان است که تبریز به مرکز بزرگ هنر و صنعت ایران تبدیل می شود و فرش ایران به دوره طلایی خود می رسد و از جمله ، به عنوان هدیه به پادشاهان و امیران کشورهای دیگر داده می شود . « نصرالدین محمد همایون » پادشاه هند که چندی به دربار شاه تهماسب پناهنده شده بود ، تحت تاثیر این صنعت ، در بازگشت عده أی از هنرمندان و بافندگان قالی را نیز با خود به هندوستان برد که بخشی از نتیجه کارایشان در هندوستان ، به صورت یازده تخته فرش در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود . در همین زمان کارگاههای دولتی قالیبافی نیز در برخی از شهرستانها دایر شد . سفیر مجارستان در دربار شاه تهماسب در گزارش خود درباره اهدای فرش بوسیله این پادشاه به مسجد « صنعان » بزرگ در استانبول ( جامع سلیمانیه امروز ) می نویسدکه این قالیها را در همدان و در جزین بافتند .
در زمان شاه عباس ، شکفتگی هنر قالیبافی ایران بیشتر شد . هنرمندان تذهیب کار برای طراحی نقشها ، چه برای قالی ، و چه برای تزیینات معماری مانند کاشیکاری ، گچبری و آثار آجری نیز به کار پرداختند . کارهای این هنرمندان و همچنین هنرمندان خاتمکار مورد بهره برداری طراحان قالی قرار گرفت و طرحهای قالی نیز در نقشهای تذهیب بازتاب یافت . شاه عباس یک کارگاه دولتی در پایتخت جدید – اصفهان – دایر کرد که بر اساس نوشته های « تاورینه » ( Tavernier ، 1605 – 1689 م ) و « شاردن » ( Chardin ،1643-1713م ) جهانگردان فرانسوی و « رابرت شرلی » ( R .Sherley 1518؟- 1628 م ) جهانگرد انگلیسی و همچنین وقایع نویس دربار ، این کارگاه نزدیک کاخ سلطنتی و بین چهل ستون و میدان امام ( اصفهان ) قرار داشته است . در این کارگاه برای نیازهای دربار ، خانه های اشراف و صاحب منصبان بزرگ فرش می بافته اند . به نوشته « کروزینسکی » ( Krusinski ) کشیش لهستانی که از 1116 تا 1142 هجری در ایران می زیست این بافندگان فرشهایی نیز برای تجارت می بافته اند که به همراه سودگران دولتی برای فروش به اروپا و هندوستان فرستاده می شد تا بر ثروت خزانه شاهی افزوده شود .
گسترش پایتخت و ساختمانهای تازه از سوی دیگر نیاز به قالی را بیشتر کرد و فرشبافی ( همچنان پارچه بافی ) از رشته های مهم اقتصادی برای مردم شد . به دستور شاه عباس ، همچنین در استرا آباد ، شیروان ، قره باغ ، کاشان ، گیلان و مشهد نیز کارگاههایی دایر شد . به نوشته شاردن ، به دستور شاه عباس هر کانون بافت فرش می بایست فرش را به شیوه خود ببافد .
کرمان نیز در زمان صفویه از کانونهای قالیبافی بوده است و در زمان « جلال الدین اکبر شاه » از سلسله تیموریان هند ( 949 – 1014 هـ . ق) فرش کرمان به هندوستان نیز صادر می شده است . « اسکندر بیگ » ، منشی دربار شاه عباس اول نیز در کتاب خود « تاریخ عالم آرای عباسی » ، از قالی این دیار یاد می کند و همچنین « آنتونی شرلی » (A . Sherley ، 1565 ؟ - 1635 م ) برادر رابرت شرلی ، که سالها در دربار شاه عباس به سر برده است در کتاب خود از مهارت مردم کاشان در بافتن قالیهای ظریف و همچنین مخمل و اطلس و حریر گلدار سخن می گوید .
« ریشارد هکلوت » ( Richard Hakluyt ) ، جهانگرد انگلیسی که در قرن دهم هجری می زیسته است در کتاب خود به نام « جهانگردان » در نامه أی به یکی از بازرگانان هموطن خود می نویسد :
« در ایران فرشهایی از پشم زبر که در اطراف ، دارای رشته های نخی است خواهی دید . این فرشها بهترین انواع فرش عالم و رنگهای آن بهترین و زیباترین رنگهاست . تو باید به این کشور بروی و به انواع وسایل باید متوسل بشوی تا بتوانی از مردم آنها ، طرز رنگ کردن ( خامه ) قالی را یاد بگیری زیرا اینها به طوری رنگ شده که باران و سرکه و شراب در رنگشان تاثیر نمی کند و چون تو این علم را از آنها آموختی و به اسرار آن دست یافتی خواهی توانست در رنگ کردن قماش ، آن را به کار بری . و به دوام آن اطمینان داشته باشی زیرا، رنگی که در رشته های زبر ثابت باشد قطعاً در رشته های باریک منسوجات ثابت تر است . البته در ضمن باید از رنگهای مایع و وسایل رنگرزی و بهای آنها آگاه شوی».



منبع:فرشنامه ایران،دکتر حسن آذرپاد،فضل الله حشمتی رضوی،تهران1383،صفحه 14

ادامه مطلب

فرش بافی دوره تیموری

دوره تیموریان

فرش دوران تیموری

از نمونه فرشهای دوره «تیموریان» (771-911 هـ.ق) نقشهایی است که از جمله در تصویرهای یکی از نسخه های خطی « خمسه جامی » (817 – 898 هـ . ق ) متعلق به موزه کاخ گلستان و همچنین در برخی از کارهای مینیاتوری این زمان متعلق به قرن دهم هجری آمده است . با توجه به علاقمندی « شاهرخ » ( 779 - 850 هـ . ق . ) چهارمین فرزند امیر تیمور گورکان ( 736 – 807 هـ . ق ) به کار هنر و هنرمندان شاید زمینه هایی برای پیشرفت صنعت فرش در آن زمان فراهم بوده است .
« جوزافا بابارو» » ( Josa fa Barbara ) سفیر و نیز در دربار « اوزون حسن » ( 873 – 882 هـ . ق ) موسس سلسله « آق قوینلو » در تبریز از قالیهای عالی کاخ این امیر سخن می گوید . در برخی از تابلوهای « هانس هولبین » ( Hans Hulbein ) نقاش آلمانی آغاز قرن دهم هجری تصویرهایی از قالی ایران دیده می شود . از روی این تصاویر می توان دانست که بیشتر قالیهای پیش از قرن نهم هجری ، کوچک و نقشهای آن هندسی و یا نگاره هایی از جانوران و تقلید شده از طبیعت بوده است .


منبع:فرشنامه ایران،دکتر حسن آذرپاد،فضل الله حشمتی رضوی،تهران1383،صفحه 14

ادامه مطلب

قالی بافی در عصر صفویه (907 -1135 هـ.ق)


قالی بافی در عصر صفویه (907 -1135 هـ.ق)


قالی بافی در عصر صفویه

در دوره ی صفویه هنرهای معماری ، کاشی کاری ، نقاشی ، خطاطی ، تذهیب و قالی بافی به حد کمال و درخشش خود رسیدند. در این دوره هنرمندان ایرانی به خلق آثاری آن چنان دل انگیز و زیبا پرداختند که هرگز همتایی برای آن پیدا نشد . طرح های قالی از خلاقیت و نبوغ هنرمندان این عصر چنان بارور می شوند که پس از گذشت چند صد سال هنوز مورد تقلید بوده و با همه کوششی که برای گشودن راهی به فراسوی چارچوبه ی هنری این دوران معمول گردیده جز در تعدادی معدود توفیق چندانی نصیب طراحان نقش قالی نگردیده ، گویی تمام نگاره ها و نقوش ممکن از پیش به دست این هنرمندان چیره دست طرح و تکمیل شده است . قالی بافان این دوره با استفاده از این طرح ها در حدود 1500 تخته قالی و قالیچه از خود باقی می گذارند که برخی از آنها به صورت شاهکارهای مسلم قالی بافی دنیا ثبت می شوند . در این دوره قالی بافی از حالت یک پیشه روستایی و چادر نشینی به مقام یک حرفه ی با اهمیت در کارگاه های شهری تغییر موضع داده و تجارت و صدور آن به کشور های اروپایی شروع می شود.
در سفرنامه « تاورنیه »[J.B TAVERNIER] و « شاردن » [SIR JOHN CHARDIN]و سایر کسانی که در آن موقع از ایران دیدن کرده اند به پیشرفت قالی بافی و مراکز متعدد بافت فرش در شهرهای اصفهان ، کاشان ، تبریز و کرمان اشارات فراوان شده است .
فرش های بافته شده در دوره صفوی را بر اساس طرح های آنها در گروه های زیر طبقه بندی می کنند . ترنج دار ، گلدانی ، شکارگاه ، گلدار هراتی ، درخت و بوته ، باغی و لهستانی.



منبع:افسانه جاویدان فرش ایران،محمد جواد نصیری،تهران،فرهنگسرای میر دشتی،1389،ص 18

ادامه مطلب