پیشینه فرش دستباف در ایران
در این مورد در کتاب فرش ایران و به نقل مستقیم آمده است:
(صفحه 13)
اساطیر و داستانهای تاریخی فرش ایران، عمری به درازای تاریخ هنر و فرهنگ ایرانی دارد. شناخت جهانیان از قالی ایران، و ستودن آن، ناشی از تلاش و شوریدگی مردمانی است که ذوق هنری را با جاذبه های پر رمز و راز هنر ملی درآمی ختند. در این عرصه پر ثمر، مردم ایران زمین، علاوه بر تدارک زیراندازی پرنقش و نگار - که نشان از زندگی آنان دارد . به لطافتی نرم و پاک، دست یافتند و در صحن و ساحت بساط (= فرش)، منزل گزیدند. حدیث فرش ایران، حدیث عاشقان ناشناخته ای است که هنر خود را که تنها خودشان به مفهوم آن آشنا هستند، با پیچیدگی و تکرار مظاهر نقش و رنگ معنی داده اند. در فروتنی و اخلاص هنرمندان فرش ایران، گفتنی است آنان در طول دوره های تاریخی، حتی از به جا گذاشتن نام و نشان و زمان خویش بر روی آفریده خود پرهیز داشته اند. فرش ایران با چنین محک تاریخی و درونمایه معرفتی در گستره زمان، که کسی نقطه آغازین آن را نمی داند متولد می شود.
در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، بخشی از سرگذشت زندگی ما ایرانیان، در اساطير، افسانه ها و داستانهای تاریخی سیر می کند. حماسه پرداز بزرگ ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در ابتدای اثر ماندگار و بی مانند خود،
(صفحه 14)
شاهنامه، درباره تاریخچه «گستردنی» و «رشتن» در ایران به «تهمورث دیوبند»، (پسر هوشنگ از سلسله پیشدادیان) اشاره دارد:
پس از پشت میش و بره، پشم و موی برید به رشتن نهادند روی
بکوشش از آن کرد پوشش به جای بگستردنی بود، هم او رهنمای
او به این ترتیب گستردنی، در دوره ای پیش از تاریخ، در زندگی ایرانیان حضور می یابد.
دوران باستان (هخامنشیان ۵۵۹ - ۳۲۱ ق م) هم زمان با کشف قالی پازیریک (واقع در دامنه های جنوبی جبال آلتای سیبری در سال ۱۹۴۹ میلادی - توسط سرکی رودنکو باستان شناس نامدار روس، و انتشار کتاب معروفش - تاریخ فرش گره خورده پرزدار به ویژه، فرش ایران ورق می خورد. همراه با جریان های سیاسی - فرهنگی ضدایرانی، گرچه عده ای فرصت یافتند تا برخی از آثار تمدن ایران باستان را به سرزمین های دیگر نسبت دهند، ولی ویژگی های این قالی ایرانی و این کشف دوران ساز به قدری روشن و آشکار است که جای تردید و ابهامی باقی نمی گذارد. از طرفی، با این کشف، پیشینه فرشبافی از نظر اسلوب بافت (گره بافته پرزدار) به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش می رسد. رودنکو در چندین جای کتاب به ایرانی بودن این فرش اشاره دارد:
«... شیوه گره زدن دم اسب ها و کاکل آنها شبیه ایرانیان است.» و «نقش گوزن ها از تیره گوزن زرد خالدار ایرانی است.» و «صف مردانی که بهمراه چارپایان از پی یکدیگر می آیند نمایانگر شیوه های هخامنشی و آشوری است.» بدین ترتیب، جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند که فرش دستباف به شیوه امروزی، که اکنون در خانه ها از آن استفاده می شود، حداقل قدمتی ۲۵۰۰ ساله دارد. از طرفی، اگر چنین فرشی در ۲۵ قرن پیش با آن اسلوب پیشرفته و
(صفحه 15)
به کمال رسیده وجود داشته است، به یقین باید پذیرفت که این اسلوب کمال یافته چند قرن سنت قالی بافی را پشت سر گذارده تا به این درجه از تکامل رسیده است. بنابراین، تاریخ فرش دستباف کمتر از سه هزار سال قبل نمی تواند باشد.
دوره ساسانیان ( ۲۲۶ - ۶۵۲ م / ۳۱ھ) از این دوره، نمونه ای از بافت فرش که تا به حال باقی مانده باشد، در دست نیست. از فرش «بهار خسرو» در زمان ساسانیان که آن را با قالی «بهارستان» یکی می دانند - جز اوصافی در برخی از نوشته های قدیمی - اثری باقی نمانده است. در تاریخ طبری از ابو جعفر محمد بن جریر طبری (حدود ۲۲۶ - ۳۱۰ ه ق) چنین می آید:
«بساطی [فرشی] یافتند از دیبا، شصت ارش، اندر شصت ارش... ابوعلی مسکویه (۳۲۰ - ۴۲۱ ه ق) درباره این فرش در تجارب الأمم نوشته است:
(... شصت گز در شصت گز به گستره یک گریب در نقش آن راه ها می دیدی که از نگاره های گوناگون پدید شده بود و جویباری از گوهرها در بافت آن به کار برده بودند و دیری که در میانه به چشم می خورد بر کناره های آن کشتزاری بود، سرسبز و پر گیاه. بر آن نگاره هایی کاشته بودند که در خور زمستان بود. آنگاه که گل ها بروند. هرگاه میگساری می خواستند، بر آن می نشستند و گفتی که در بوستان به بزم نشسته اند. زمینش، زمینه فرش را می گویم زربفت بود و نقش آن از گوهرها که بر آن نشانیده بودند.»
به هر حال فرش مذکور که گفته شده است، حدود ۴۰۰ متر مربع مساحت داشته و مزین بوده است به انواع گوهرهای رنگارنگ از قبيل لعل، یاقوت، مروارید و سایر سنگ های قیمتی که از دوره ساسانیان یعنی ۱۴ قرن پیش، تکامل هنر و صنعت فرش ایران را نشان می دهد.
دوران اسلامی هرچند که نمونه های ویژه ای از فرش سده های نخستین دوران اسلامی هم اکنون در دست نیست، ولی به اعتبار نوشته هایی که در دست
(صفحه 16)
است، وجود فرش در آن موقع در ایران محقق است. محمدبن احمد مقدسی جهانگرد و جغرافیادان عرب (۳۳۶ - ۳۸۰ ه. ق) در کتاب احسن التقاسيم في معرفة الاقالیم به رواج صنعت فرش در خوزستان اشاره دارد و بر «فرش های خوب» و «عالی» در شوشتر، دارا بجرد و فسا تأکید می کند.ابواسحق ابراهيم بن محمد اصطخری در کتاب مسالك الممالک که از سده چهارم هجری خبر می دهد، نوشته است:
«از جهرم افكندیهای نیکو خیزد و از غندجان... بساطها و بردهای نیکو و...»
ابن حوقل در سفرنامه اش صوره الارض، بر فرش های خوب دارابجرد در فارس تأکید داشته و آن را با فرش های مشهور طبری (طبرستانی) مقایسه می کند. مؤلف تاریخ سیستان نیز ضمن ذکر واقعه ای در سال ۲۶۱ قمری، از يعقوب لیث، و دسترسی او به گنجینه قلعه ابن واصل در خرمه فارس، گزارش داده است:
«... زآنجا همی درم و دینار و فرش و دیار و سلاح قیمتی و اواني [ظرفها] زرین وسیمین برگرفتند.»
در کتاب زين الاخبار ( تاریخ گردیزی) مربوط به قرن پنجم قمری، تأليف ابوسعید عبدالحی گردیزی، عباراتی آمده که چند نوع زیرانداز را بر می شمارد مانند قالی، گلیم و محفوری که دست بافته ای است شبیه گلیم منسوب به شهر محفور. اما کتاب دیگری که مؤلف آن ناشناخته است و تا همین اواخر از وجود آن اطلاعی در دست نبود، کتاب حدود العالم من المشرق الى المغرب است که مربوط به سال ۳۷۲ ه. ق است. در این کتاب، از فرآورده هایی چون فرش، پلاس، گلیم، زیلو، بوریا، جوال، نمد و حصیر در شهرهای مختلف ایران نام برده شده است. از نحوه برشمردن و تمیز دادن نام هرنوع، حدس قریب به یقین می رود که مؤلف حتی به تفاوت های ظاهری و ساختاری همه این زیراندازها آگاه بوده است. کتاب گرانقدر دیگر تاریخ بیهقی است (۳۸۵ - ۴۷۰ه. ق)
(صفحه 17)
که ابوالفضل بیهقی مؤلف آن از جمله هدایایی که علی بن عیسی از خراسان برای هارون الرشید فرستاده است اشاره می کند:
«... دویست خانه قالی بود.»
در قرن سوم هجری، لفظ «قالی» در نوشته ها و کتاب ها رایج شد. این واژه ( با ضبط غالی هم آمده است). احمد بن يحيى بلاذری در کتاب فتوح البلدان که در قرن سوم هجری تألیف شده است، می نویسد:
«چون ارمنیاغس پادشاه ارمنستان بُمرد زنش به پادشاهی رسید که او را قالی می نامیدند و هم او شهر قاليقلا را ساخت و آن را قالی قاله نام کرد که معنی آن احسان قالی است.»
علامه دهخدا همین مطلب را زیر واژه قالی در لغت نامه [ از یاقوت حموی (اوایل قرن هفتم ه. ق) در معجم البلدان و از حمدالله مستوفی (۷۵۰ ه. ق) در نزهة القلوب » ] نقل می کند:
«در قالی قلا فرش بافته می شود که آن را قالی نامند و قالی نسبت اختصاری است به شهر قالی قلا و قالی قلا، شهری است در ارمنستان...»
به هر حال قالی یا قالین واژه ای است ترکی (فرهنگ عمید) و معنی آن فرش پرزدار است و غالی در لغت، به معنی نفیس و قیمتی و گران قیمت مقابل کم بها و گوشت فربه است (آنندراج ). جا دارد درباره واژه قالی بررسی های لازم و ژرف صورت گیرد.
دوره تیموریان (۷۷۱ - ۹۱۱ ه. ق) دوره تیموریان عصر درخشان مینیاتور ایرانی است. در مینیاتورهای آن دوره، تصویرهایی از فرش دیده می شود. در یکی از نسخه های خطی کتاب نفیس خمسه نظامی (۸۱۷ - ۸۹۸ ه. ق) که در موزه کاخ گلستان نگهداری می شود، مینیاتورهایی که تصویر فرش در آنها است، مشاهده می شود.
در نیمه قرن هشتم هجری، درباره قالی بافی شهر سبزوار، روایتی از تیمور
(صفحه 18)
لنگ در دست است که بیشتر به افسانه شبیه است تا حقیقت. زیرا به نظر می رسد در مورد قالی بافی این شهر اغراق شده است. او هنگام محاصره شهر سبزوار، در کتاب منم تیمور جهانگشا گفته است:
"... به من گفته بودند که در سبزوار، سیصد هزار کارگر در کارخانه های قالیبافی به کار مشغول هستند و آنجا بزرگترین مرکز قالیبافی دنیا است من نمی توانستم باور کنم که سبزوار سیصد هزار کارگر قالیباف داشته باشد ولی می دانستم که در دنیا مکانی نیست که بیش از سبزوار در آن قالی ببافند."
اگر این گفته تیمور حقیقت داشته باشد آمار قالی بافی شهر سبزوار در آن عهد و روزگار قابل تأمل است.
دوره صفویان (۹۰۷ - ۱۱۳۵ ه. ق) در دوران صفویه، اوج شکوه و اعجاب هنر قالی بافی ایران آغاز می شود. در این عصر، قالی بافی در شهرهای بزرگ به خصوص اصفهان و تبریز، دایر می گردد. اکثر قالی های نفیس در موزه های جهان که از استادی ایرانیان در نقش، رنگ و بافت نشان دارد، ثمره تلاش بافندگان و طراحان قالی ایران در این دوره است. ایران شناس شهیر، پروفسور پوپ در کتاب نفیس خود، علاوه بر تشریح هنر این دوران و طراحان این زمان یادآور می شود که به دستور شاه عباس، هر کانون بافت فرش باید فرش را به شیوه خود ببافد تا ویژگی های اصالتی و هنری فرش حفظ شود. به روایتی، برخی از شاهان صفویه از جمله شاه تهماسب، خودشان در کار طراحی دست داشتند و قالیبافی در زمان او به بالاترین حد خود رسیده بود. در زمان شاه اسماعیل و شاه تهماسب، تبریز بزرگترین مرکز قالیبافی ایران بود. مراکز دیگر عبارت بودند: از کاشان، همدان، شوشتر و هرات. از جهانگردان خارجی مثل برادران شرلی، تاورنیه ، شاردن" و چند جهانگرد
(صفحه 19)
دیگر که در زمان صفویه به ایران سفر کرده اند . در نوشته های خود، با تأكيد از فرش های این زمان یاد می کنند. فرش تاریخی و مشهور اردبیل - که زینت بخش موزه ویکتوریا و آلبرت لندن است - در سال ۹۴۲ قمری و در زمان شاه تهماسب بافته شده است. و فرش شکارگاه در موزه پولدی پتسولی میلان در سال ۹۲۹ قمری در زمان شاه اسماعیل بافته شد که بعدها به این موزه ها انتقال یافت. عالی ترین قالی های صفوی در موزه های بزرگ جهان و بعضی از مجموعه های خصوصی در خارج از کشور نگهداری می شوند. در موزه فرش ایران، موزه آستان قدس رضوی و موزه ملی ایران، تعدادی از بافته های نفیس دوران صفوی به نمایش گذاشته شده اند.
دوره قاجاریان در دوره نادری و زندیه، قالی بافی به سبب اقتصاد ضعيف ایران، رونقی نداشت، ولی پس از پایان جنگ های ایران و روس و آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه، دوباره قالی بافی رونقی گرفت و ترکیه بازار خوبی برای فروش قالی های ایران شد. در زمان ناصرالدین شاه، تاریخ جدیدی برای قالیبافی ایران گشوده شد و تجارت فرش مهم ترین فعالیت بازرگانی در ایران محسوب شد. در ایران، برخی شرکت های چند ملیتی پدید آمدند که کارشان خرید و فروش قالی ایران بود. این شرکت ها عبارت بودند از: شرکت انگلیسی - سوئیسی «زیگر» که نخست در سال ۱۸۷۸ میلادی، در تبریز و سپس در اراک (سلطان آباد) تأسیس شد. از پی آن شرکت ایتالیایی - انگلیسی «برادران کاستلی» و سپس شرکت تجارت «قالی مشرق زمین» با سرمایه گذاری بین المللی انگلیسی، ایتالیایی، روسی و آلمانی و پس از آن، کمپانی عظیم انگلیسی - یونانی «شرکت شرق لندن» در کرمان آغاز به کار کرد. نتیجه کار
(صفحه 20)
این شرکت ها در این دوره منجر به این شد که در ظاهر برای تشویق صادرات فرش و در واقع، برای فروش هر چه بیشتر و به دست آوردن سود بیشتر، قالی بافان را وادار و تشویق به بافت فرش های ارزان قیمت و مناسب تقاضای بازارهای خارج کردند. در همین زمان بود که انواع تقلب های رایج در بافت قالی (بی گره بافی و جفتی بافی) و وفور رنگ های شیمیایی ارزان قیمت و فرار (رنگ های آنیلینی معروف به جوهری) شروع شد که بعدها صدمه این بی آبرویی گریبان صنعت فرش ایران را رها نکرد.
دوران معاصر در دوره پهلوی، شرکت های چند ملیتی به کارشان خاتمه دادند و با آن که در این دوره، مراکز جدیدی از جمله مؤسسه قالی ایران، مدرسه صنایع مستظرفه، هنرستان عالی اصفهان و شرکت سهامی فرش ایران تأسیس شد، بازهم آن دوران شکوفایی و مجد هنر و صنعت فرش ایران که در دوره صفویان در سده های دهم و یازدهم موج می زد، به وجود نیامد.
در دوران معاصر، سازمان های زیادی در زمینه فرش ایجاد شده اند. وجود مؤسسات و ارگان های دولتی از قبیل: وزارت بازرگانی با داشتن واحدهایی مانند شرکت سهامی فرش ایران، مرکز توسعه صادرات، مؤسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، سازمان نمایشگاههای بین المللی، کمیسیون نرخ گذاری میز فرش فرش، وزارت جهاد کشاورزی با زیر پوشش قرار دادن کلیه قالیبافان روستایی کشور و ایجاد شرکتهای تعاونی قالی بافی و کمیته های صنایع روستایی و اتحادیه های تعاونی و مرکز تحقیقات فرش و واحدهای سازمانی در زمینه فرش در تهران و مرکز استان ها، وزارت تعاون با ایجاد شرکتهای تعاونی قالیبافی و اتحادیه های مرتبط، وزارت صنایع با استقرار سازمان صنایع دستی ایران و مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دارا بودن موزه فرش ایران و سازمان میراث فرهنگی کشور و دفاتر پژوهش های فرهنگی، وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری با در اختیار داشتن
(صفحه 21)
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و گشایش دانشکده های هنر و کارشناسی فرش در تهران و برخی از مراکز استان ها در قلمرو فرش مشغولند. علاوه بر این مجامع حرفه ای و صنفی از قبیل اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان، اتحادیه صادرکنندگان فرش ایران، اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، مؤسسات اوقافی، مذهبی و امور خیریه از قبیل آستان قدس رضوی، کمیته امداد امام، سازمان بهزیستی و بالاخره شرکت های عدیده تولیدکننده پشم، نخ و ابریشم که در این زمینه به کار اشتغال دارند.
بزرگ ترین ویژگی دوران معاصر که مشکل آفرین هم شده است، وجود مراکز متعدد تصمیم گیری در زمینه طرح، رنگ بافت و بازرگانی فرش ایران است. امروزه، فرش های زینتی و ابریشمی زیادی به بازار عرضه می شود و علاوه بر آن، فرش های نقش برجسته، دورو و حجم دار نیز در برخی از نمایشگاه ها دیده می شود. استفاده از کامپیوتر در رسامی نقشه فرش به تازگی رایج شده است. بافت فرش های پرده ای با رجشمار بالا، بسیار متداول است. تغییر در مقررات بازرگانی خارجی به ویژه در امور گمرکی و ارزی بسیار چشمگیر است و تقلید نابه جای کشورهای تولیدکننده فرش دستباف و رقابت آنها با فرش ایران به اوج شدت خود رسیده است. در این میان، «دانش فرش شناسی» که حدود یک قرن پیش، در غرب پیدایش یافته بود، در سه دهه اخیر به ایران هم سرایت کرده است و علاقه مندان به این رشته با جدیت آن را دنبال می کنند.
در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، بخشی از سرگذشت زندگی ما ایرانیان، در اساطير، افسانه ها و داستانهای تاریخی سیر می کند. حماسه پرداز بزرگ ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در ابتدای اثر ماندگار و بی مانند خود،
(صفحه 14)
شاهنامه، درباره تاریخچه «گستردنی» و «رشتن» در ایران به «تهمورث دیوبند»، (پسر هوشنگ از سلسله پیشدادیان) اشاره دارد:
پس از پشت میش و بره، پشم و موی برید به رشتن نهادند روی
بکوشش از آن کرد پوشش به جای بگستردنی بود، هم او رهنمای
او به این ترتیب گستردنی، در دوره ای پیش از تاریخ، در زندگی ایرانیان حضور می یابد.
دوران باستان (هخامنشیان ۵۵۹ - ۳۲۱ ق م) هم زمان با کشف قالی پازیریک (واقع در دامنه های جنوبی جبال آلتای سیبری در سال ۱۹۴۹ میلادی - توسط سرکی رودنکو باستان شناس نامدار روس، و انتشار کتاب معروفش - تاریخ فرش گره خورده پرزدار به ویژه، فرش ایران ورق می خورد. همراه با جریان های سیاسی - فرهنگی ضدایرانی، گرچه عده ای فرصت یافتند تا برخی از آثار تمدن ایران باستان را به سرزمین های دیگر نسبت دهند، ولی ویژگی های این قالی ایرانی و این کشف دوران ساز به قدری روشن و آشکار است که جای تردید و ابهامی باقی نمی گذارد. از طرفی، با این کشف، پیشینه فرشبافی از نظر اسلوب بافت (گره بافته پرزدار) به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش می رسد. رودنکو در چندین جای کتاب به ایرانی بودن این فرش اشاره دارد:
«... شیوه گره زدن دم اسب ها و کاکل آنها شبیه ایرانیان است.» و «نقش گوزن ها از تیره گوزن زرد خالدار ایرانی است.» و «صف مردانی که بهمراه چارپایان از پی یکدیگر می آیند نمایانگر شیوه های هخامنشی و آشوری است.» بدین ترتیب، جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند که فرش دستباف به شیوه امروزی، که اکنون در خانه ها از آن استفاده می شود، حداقل قدمتی ۲۵۰۰ ساله دارد. از طرفی، اگر چنین فرشی در ۲۵ قرن پیش با آن اسلوب پیشرفته و
(صفحه 15)
به کمال رسیده وجود داشته است، به یقین باید پذیرفت که این اسلوب کمال یافته چند قرن سنت قالی بافی را پشت سر گذارده تا به این درجه از تکامل رسیده است. بنابراین، تاریخ فرش دستباف کمتر از سه هزار سال قبل نمی تواند باشد.
دوره ساسانیان ( ۲۲۶ - ۶۵۲ م / ۳۱ھ) از این دوره، نمونه ای از بافت فرش که تا به حال باقی مانده باشد، در دست نیست. از فرش «بهار خسرو» در زمان ساسانیان که آن را با قالی «بهارستان» یکی می دانند - جز اوصافی در برخی از نوشته های قدیمی - اثری باقی نمانده است. در تاریخ طبری از ابو جعفر محمد بن جریر طبری (حدود ۲۲۶ - ۳۱۰ ه ق) چنین می آید:
«بساطی [فرشی] یافتند از دیبا، شصت ارش، اندر شصت ارش... ابوعلی مسکویه (۳۲۰ - ۴۲۱ ه ق) درباره این فرش در تجارب الأمم نوشته است:
(... شصت گز در شصت گز به گستره یک گریب در نقش آن راه ها می دیدی که از نگاره های گوناگون پدید شده بود و جویباری از گوهرها در بافت آن به کار برده بودند و دیری که در میانه به چشم می خورد بر کناره های آن کشتزاری بود، سرسبز و پر گیاه. بر آن نگاره هایی کاشته بودند که در خور زمستان بود. آنگاه که گل ها بروند. هرگاه میگساری می خواستند، بر آن می نشستند و گفتی که در بوستان به بزم نشسته اند. زمینش، زمینه فرش را می گویم زربفت بود و نقش آن از گوهرها که بر آن نشانیده بودند.»
به هر حال فرش مذکور که گفته شده است، حدود ۴۰۰ متر مربع مساحت داشته و مزین بوده است به انواع گوهرهای رنگارنگ از قبيل لعل، یاقوت، مروارید و سایر سنگ های قیمتی که از دوره ساسانیان یعنی ۱۴ قرن پیش، تکامل هنر و صنعت فرش ایران را نشان می دهد.
دوران اسلامی هرچند که نمونه های ویژه ای از فرش سده های نخستین دوران اسلامی هم اکنون در دست نیست، ولی به اعتبار نوشته هایی که در دست
(صفحه 16)
است، وجود فرش در آن موقع در ایران محقق است. محمدبن احمد مقدسی جهانگرد و جغرافیادان عرب (۳۳۶ - ۳۸۰ ه. ق) در کتاب احسن التقاسيم في معرفة الاقالیم به رواج صنعت فرش در خوزستان اشاره دارد و بر «فرش های خوب» و «عالی» در شوشتر، دارا بجرد و فسا تأکید می کند.ابواسحق ابراهيم بن محمد اصطخری در کتاب مسالك الممالک که از سده چهارم هجری خبر می دهد، نوشته است:
«از جهرم افكندیهای نیکو خیزد و از غندجان... بساطها و بردهای نیکو و...»
ابن حوقل در سفرنامه اش صوره الارض، بر فرش های خوب دارابجرد در فارس تأکید داشته و آن را با فرش های مشهور طبری (طبرستانی) مقایسه می کند. مؤلف تاریخ سیستان نیز ضمن ذکر واقعه ای در سال ۲۶۱ قمری، از يعقوب لیث، و دسترسی او به گنجینه قلعه ابن واصل در خرمه فارس، گزارش داده است:
«... زآنجا همی درم و دینار و فرش و دیار و سلاح قیمتی و اواني [ظرفها] زرین وسیمین برگرفتند.»
در کتاب زين الاخبار ( تاریخ گردیزی) مربوط به قرن پنجم قمری، تأليف ابوسعید عبدالحی گردیزی، عباراتی آمده که چند نوع زیرانداز را بر می شمارد مانند قالی، گلیم و محفوری که دست بافته ای است شبیه گلیم منسوب به شهر محفور. اما کتاب دیگری که مؤلف آن ناشناخته است و تا همین اواخر از وجود آن اطلاعی در دست نبود، کتاب حدود العالم من المشرق الى المغرب است که مربوط به سال ۳۷۲ ه. ق است. در این کتاب، از فرآورده هایی چون فرش، پلاس، گلیم، زیلو، بوریا، جوال، نمد و حصیر در شهرهای مختلف ایران نام برده شده است. از نحوه برشمردن و تمیز دادن نام هرنوع، حدس قریب به یقین می رود که مؤلف حتی به تفاوت های ظاهری و ساختاری همه این زیراندازها آگاه بوده است. کتاب گرانقدر دیگر تاریخ بیهقی است (۳۸۵ - ۴۷۰ه. ق)
(صفحه 17)
که ابوالفضل بیهقی مؤلف آن از جمله هدایایی که علی بن عیسی از خراسان برای هارون الرشید فرستاده است اشاره می کند:
«... دویست خانه قالی بود.»
در قرن سوم هجری، لفظ «قالی» در نوشته ها و کتاب ها رایج شد. این واژه ( با ضبط غالی هم آمده است). احمد بن يحيى بلاذری در کتاب فتوح البلدان که در قرن سوم هجری تألیف شده است، می نویسد:
«چون ارمنیاغس پادشاه ارمنستان بُمرد زنش به پادشاهی رسید که او را قالی می نامیدند و هم او شهر قاليقلا را ساخت و آن را قالی قاله نام کرد که معنی آن احسان قالی است.»
علامه دهخدا همین مطلب را زیر واژه قالی در لغت نامه [ از یاقوت حموی (اوایل قرن هفتم ه. ق) در معجم البلدان و از حمدالله مستوفی (۷۵۰ ه. ق) در نزهة القلوب » ] نقل می کند:
«در قالی قلا فرش بافته می شود که آن را قالی نامند و قالی نسبت اختصاری است به شهر قالی قلا و قالی قلا، شهری است در ارمنستان...»
به هر حال قالی یا قالین واژه ای است ترکی (فرهنگ عمید) و معنی آن فرش پرزدار است و غالی در لغت، به معنی نفیس و قیمتی و گران قیمت مقابل کم بها و گوشت فربه است (آنندراج ). جا دارد درباره واژه قالی بررسی های لازم و ژرف صورت گیرد.
دوره تیموریان (۷۷۱ - ۹۱۱ ه. ق) دوره تیموریان عصر درخشان مینیاتور ایرانی است. در مینیاتورهای آن دوره، تصویرهایی از فرش دیده می شود. در یکی از نسخه های خطی کتاب نفیس خمسه نظامی (۸۱۷ - ۸۹۸ ه. ق) که در موزه کاخ گلستان نگهداری می شود، مینیاتورهایی که تصویر فرش در آنها است، مشاهده می شود.
در نیمه قرن هشتم هجری، درباره قالی بافی شهر سبزوار، روایتی از تیمور
(صفحه 18)
لنگ در دست است که بیشتر به افسانه شبیه است تا حقیقت. زیرا به نظر می رسد در مورد قالی بافی این شهر اغراق شده است. او هنگام محاصره شهر سبزوار، در کتاب منم تیمور جهانگشا گفته است:
"... به من گفته بودند که در سبزوار، سیصد هزار کارگر در کارخانه های قالیبافی به کار مشغول هستند و آنجا بزرگترین مرکز قالیبافی دنیا است من نمی توانستم باور کنم که سبزوار سیصد هزار کارگر قالیباف داشته باشد ولی می دانستم که در دنیا مکانی نیست که بیش از سبزوار در آن قالی ببافند."
اگر این گفته تیمور حقیقت داشته باشد آمار قالی بافی شهر سبزوار در آن عهد و روزگار قابل تأمل است.
دوره صفویان (۹۰۷ - ۱۱۳۵ ه. ق) در دوران صفویه، اوج شکوه و اعجاب هنر قالی بافی ایران آغاز می شود. در این عصر، قالی بافی در شهرهای بزرگ به خصوص اصفهان و تبریز، دایر می گردد. اکثر قالی های نفیس در موزه های جهان که از استادی ایرانیان در نقش، رنگ و بافت نشان دارد، ثمره تلاش بافندگان و طراحان قالی ایران در این دوره است. ایران شناس شهیر، پروفسور پوپ در کتاب نفیس خود، علاوه بر تشریح هنر این دوران و طراحان این زمان یادآور می شود که به دستور شاه عباس، هر کانون بافت فرش باید فرش را به شیوه خود ببافد تا ویژگی های اصالتی و هنری فرش حفظ شود. به روایتی، برخی از شاهان صفویه از جمله شاه تهماسب، خودشان در کار طراحی دست داشتند و قالیبافی در زمان او به بالاترین حد خود رسیده بود. در زمان شاه اسماعیل و شاه تهماسب، تبریز بزرگترین مرکز قالیبافی ایران بود. مراکز دیگر عبارت بودند: از کاشان، همدان، شوشتر و هرات. از جهانگردان خارجی مثل برادران شرلی، تاورنیه ، شاردن" و چند جهانگرد
(صفحه 19)
دیگر که در زمان صفویه به ایران سفر کرده اند . در نوشته های خود، با تأكيد از فرش های این زمان یاد می کنند. فرش تاریخی و مشهور اردبیل - که زینت بخش موزه ویکتوریا و آلبرت لندن است - در سال ۹۴۲ قمری و در زمان شاه تهماسب بافته شده است. و فرش شکارگاه در موزه پولدی پتسولی میلان در سال ۹۲۹ قمری در زمان شاه اسماعیل بافته شد که بعدها به این موزه ها انتقال یافت. عالی ترین قالی های صفوی در موزه های بزرگ جهان و بعضی از مجموعه های خصوصی در خارج از کشور نگهداری می شوند. در موزه فرش ایران، موزه آستان قدس رضوی و موزه ملی ایران، تعدادی از بافته های نفیس دوران صفوی به نمایش گذاشته شده اند.
دوره قاجاریان در دوره نادری و زندیه، قالی بافی به سبب اقتصاد ضعيف ایران، رونقی نداشت، ولی پس از پایان جنگ های ایران و روس و آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه، دوباره قالی بافی رونقی گرفت و ترکیه بازار خوبی برای فروش قالی های ایران شد. در زمان ناصرالدین شاه، تاریخ جدیدی برای قالیبافی ایران گشوده شد و تجارت فرش مهم ترین فعالیت بازرگانی در ایران محسوب شد. در ایران، برخی شرکت های چند ملیتی پدید آمدند که کارشان خرید و فروش قالی ایران بود. این شرکت ها عبارت بودند از: شرکت انگلیسی - سوئیسی «زیگر» که نخست در سال ۱۸۷۸ میلادی، در تبریز و سپس در اراک (سلطان آباد) تأسیس شد. از پی آن شرکت ایتالیایی - انگلیسی «برادران کاستلی» و سپس شرکت تجارت «قالی مشرق زمین» با سرمایه گذاری بین المللی انگلیسی، ایتالیایی، روسی و آلمانی و پس از آن، کمپانی عظیم انگلیسی - یونانی «شرکت شرق لندن» در کرمان آغاز به کار کرد. نتیجه کار
(صفحه 20)
این شرکت ها در این دوره منجر به این شد که در ظاهر برای تشویق صادرات فرش و در واقع، برای فروش هر چه بیشتر و به دست آوردن سود بیشتر، قالی بافان را وادار و تشویق به بافت فرش های ارزان قیمت و مناسب تقاضای بازارهای خارج کردند. در همین زمان بود که انواع تقلب های رایج در بافت قالی (بی گره بافی و جفتی بافی) و وفور رنگ های شیمیایی ارزان قیمت و فرار (رنگ های آنیلینی معروف به جوهری) شروع شد که بعدها صدمه این بی آبرویی گریبان صنعت فرش ایران را رها نکرد.
دوران معاصر در دوره پهلوی، شرکت های چند ملیتی به کارشان خاتمه دادند و با آن که در این دوره، مراکز جدیدی از جمله مؤسسه قالی ایران، مدرسه صنایع مستظرفه، هنرستان عالی اصفهان و شرکت سهامی فرش ایران تأسیس شد، بازهم آن دوران شکوفایی و مجد هنر و صنعت فرش ایران که در دوره صفویان در سده های دهم و یازدهم موج می زد، به وجود نیامد.
در دوران معاصر، سازمان های زیادی در زمینه فرش ایجاد شده اند. وجود مؤسسات و ارگان های دولتی از قبیل: وزارت بازرگانی با داشتن واحدهایی مانند شرکت سهامی فرش ایران، مرکز توسعه صادرات، مؤسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، سازمان نمایشگاههای بین المللی، کمیسیون نرخ گذاری میز فرش فرش، وزارت جهاد کشاورزی با زیر پوشش قرار دادن کلیه قالیبافان روستایی کشور و ایجاد شرکتهای تعاونی قالی بافی و کمیته های صنایع روستایی و اتحادیه های تعاونی و مرکز تحقیقات فرش و واحدهای سازمانی در زمینه فرش در تهران و مرکز استان ها، وزارت تعاون با ایجاد شرکتهای تعاونی قالیبافی و اتحادیه های مرتبط، وزارت صنایع با استقرار سازمان صنایع دستی ایران و مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دارا بودن موزه فرش ایران و سازمان میراث فرهنگی کشور و دفاتر پژوهش های فرهنگی، وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری با در اختیار داشتن
(صفحه 21)
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و گشایش دانشکده های هنر و کارشناسی فرش در تهران و برخی از مراکز استان ها در قلمرو فرش مشغولند. علاوه بر این مجامع حرفه ای و صنفی از قبیل اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان، اتحادیه صادرکنندگان فرش ایران، اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، مؤسسات اوقافی، مذهبی و امور خیریه از قبیل آستان قدس رضوی، کمیته امداد امام، سازمان بهزیستی و بالاخره شرکت های عدیده تولیدکننده پشم، نخ و ابریشم که در این زمینه به کار اشتغال دارند.
بزرگ ترین ویژگی دوران معاصر که مشکل آفرین هم شده است، وجود مراکز متعدد تصمیم گیری در زمینه طرح، رنگ بافت و بازرگانی فرش ایران است. امروزه، فرش های زینتی و ابریشمی زیادی به بازار عرضه می شود و علاوه بر آن، فرش های نقش برجسته، دورو و حجم دار نیز در برخی از نمایشگاه ها دیده می شود. استفاده از کامپیوتر در رسامی نقشه فرش به تازگی رایج شده است. بافت فرش های پرده ای با رجشمار بالا، بسیار متداول است. تغییر در مقررات بازرگانی خارجی به ویژه در امور گمرکی و ارزی بسیار چشمگیر است و تقلید نابه جای کشورهای تولیدکننده فرش دستباف و رقابت آنها با فرش ایران به اوج شدت خود رسیده است. در این میان، «دانش فرش شناسی» که حدود یک قرن پیش، در غرب پیدایش یافته بود، در سه دهه اخیر به ایران هم سرایت کرده است و علاقه مندان به این رشته با جدیت آن را دنبال می کنند.
(صفحه 22)
اطلاعات منبع:
کتاب فرش ایران
مولف: فضل الله حشمتی رضوی
ناشر: دفتر پژوهش های فرهنگی
چاپ اول بهار 1380-چاپ دوم پاییز 1380
صفحات نقل شده: 45 الی 22