استعمار قالیبافان از زبان محمود متدین همت کرمانی

در کتاب تاریخ کرمان آقای محمود متدین همت کرمانی در مورد نحوه برخورد با قالیبافان آمده است:
(صفحه ۲۳)
در زمان های استبداد در کرمان یک نوع شال های بسیار ظریف و عالی بافته می شد که شهرت جهانی داشت و با شال کشمیر هم طراز بود و در ترکیه و قفقاز مشتری داشت و
(صفحه ۲۴)
همه ساله مقدار قابل ملاحظه ای به آن کشورها حمل می شد و برای بافت و تهیه آن هم کارگر و هم کارفرما زحمات طاقت فرسایی را متحمل می شدند و چون در آن زمان حکومت استبدادی بود کارگران را بسیار اذیت می نمودند و مزد ناچیزی به آن ها می دادند. کودکان معصوم و حتی زن و مردهای بزرگ زیر دست و پنجه کارفرمایان و ‎خلیفه های بی انصاف کارگاه اسیر و زبون و بیچاره بودند و در زیر شلاق و چوب و فلک آن ها جان می دادند از این گذشته وضع کارگاه بسیار بد و مدت کار بسیار طولانی بود نور خورشید به کارگاه نمی تابید و کارگران بیچاره می بایست اذان صبح در کارگاه حاضر و مشغول بافتن باشند و ظهر هم فقط به اندازه یک مختصر خوردن غذایی به مدت ربع ساعت راحتی داشتند و باز مشغول کار بودند تا غروب آفتاب، خلاصه کارگر شال باف نور آفتاب و فضای آزاد را غیر از روزهای تعطیل مانند جمعه و ایام قتل و عیدها نمی دید از این لحاظ رنگ کارگران همیشه زرد و ضعیف و مانند مرده ها می بودند که در قبر زنده شده و گریخته باشند و اغلب در جوانی یا خودشان می مردند و یا وسیله تریاک انتحار می نمودند و کم خونی و بی خوراکی و کار زیاد آن ها را از پای درمی آورد و چنانچه ذکر شد خلیفه و استاد کارگاه به اندک تقصیر کارگر بیچاره را فلک می نمودند و پای او را با چوب سیاه می کرد و حتی پیرمردهای شصت ساله را به عذر دیر آمدن به کارخانه فلک می کردند و چوب می زدند و نیز وضع و رفتار کارگاه های قالی بافی هم با کارگران قالی باف در آن عصر همین طریق بود. من خودم در ایام کودکی از آن وضع خاطره ای دارم که اکنون برای شما شرح می دهم۔ در حدود پنجاه سال قبل بود که من در آن ایام بیش از پنج سال نداشتم یک روز بعدازظهر بود. به اتفاق پدرم که می خواست یک فرد قالی از یکی از استادان این فن بخرد به منزل او رفتیم۔ استاد خانه نبود. ولی کارگاه قالی بافی در همان منزل بود و خلیفه کارگاه که بعد از استاد همه کاره است، به پدرم گفت استاد دنبال یکی از کارگران رفته و چنانچه نيم ساعتی تحمل نمایید می آیید. ما در روی حیاط خانه استاد نشستيم۔
پس از چند دقیقه استاد به اتفاق دو نفر دیگر که یک مرد بیچاره و ژولیده را با طناب بسته بودند وارد شدند و به محض ورود صدا زد تا خلیفه چوب و فلک را بیاورد و آن بدبخت را فلک نمودند و دو نفر یعنی هم استاد و هم خلیفه او را با شدت می زدند که صدای گریه و ناله او به فلک می رفت و من از ترس گریه می نمودم و زیر عبای پدرم پنهان می شدم۔
خلاصه با شفاعت پدرم و عده ای از شاگردان بزرگ کارگاه، استاد دیگر از چوب زدن
قالیبافی در کرمان
***عکس تزئینی است***
(صفحه ۲۵)
صرف نظر نمود و پای او را از فلک بیرون آوردند، ولی باز چند سیلی محکم به او زده و او را در آشپزخانه که دود پهن در آن آدمی را خفه می نمود زندان نمود و درب او را قفل کرد و من چون از آن حال وحشت نموده و گریه زیاد می نمودم پدرم از خریدن قالی صرف نظر نمود و از خانه بیرون ‎آمدیم. پدرم مرا دلداری داد تا وحشت من بر طرف گردید بعد از او سؤال نمودم تقصیر این بیچاره چه بود که آن قدر کتک خورده و بعد هم در آن آشپزخانه کثیف و پر از دود زندانی شد۔ پدرم گفت این مرد اجیر این استاد بوده و چون از بافتن قالی شانه خالی نموده و فرار کرده، استاد وسیله آن دو نفر او را پیدا کرده و مجازاتش می نماید تا دیگر فرار ننماید. به پدرم گفتم اگر او در این آشپزخانه خفه شود؟ جواب داد چون اجیر است و قرارداد نموده، چنانچه بمیرد چندان اهمیتی ندارد. اين وقايع را من هر موقع به یاد می آورم متاثرم و هنوز وحشت آن زمان را فراموش ننموده ام و البته این خاطره ای بود که من دیدم و از این صحنه ها بلکه بدتر از این ها همه روز و همه ساعت سر کارگران بیچاره می آوردند و به اندک تقصیر اطفال معصوم را با چوب سیاه می نمودند و هیچ عدالت خانه هم وجود نداشت تا از ظلم و جور بی حد آن ها جلوگیری نماید و هزاران بچه یتیم بودند که اولیاء آن ها آن اطفال بی گناه را از سن شش سالگی در مقابل وجهی ناچیز به مدت ده الی پانزده سال اجیر می دادند و بعضی از پدر و مادرها که فقیر بودند، از روی اجبار جگرگوشه های خود را در مقابل پول در سن هفت سالگی به کارگاه می فرستادند و چنانچه نزد استاد مقروض می شدند طفل خود را اجیر می دادند و این اطفال مانند بندگان سابق که خرید و فروش می شدند، می بایست مطیع بلاشرط استاد باشند۔ هم آن ها را دست خلیفه یا بر دست کارگاه می داد تا از آن اطفال بی گناه کار بگیرند دیگر تکلیف معلوم بود. آن بی انصاف ها به اندک تقصیری شدیدترین عذاب ها را سر آن بچۀ معصوم درمی آورند.
‎حکایتی دیگر از ظلم همین خلیفه های کارگاه یاد دارم بی مناسبت نیست تا در اين جا تذکر دهم۔ در محلی که سابقا ‎بنده سکونت داشتم بیشتر خانه های آن کوچه دارای کارگاه قالی بافی بود۔ یک روز صبح موقعی که از خواب بیدار شدیم. صدای هياهو و گریه از کوچه بلند بود. مادرم مراگفت چه خبر است؟ من از خانه بیرون آمدم تا ببینم این صدای گریه و هیاهو چیست تا به او خبر دهم وسط کوچه جمعی کثیر از زن و مرد ایستاده بودند و چند نفر آژدان که از طرف نظمیه آن وقت آمده بودند در بین آن جمعیت بودند. بنده در آن موقع قریب ده سال داشتم و از آژدان می ترسیدم خلاصه فوری برگشتم وبه مادرم گفتم
(صفحه ۲۶)
عده ای جمع شده اند و آژدان ها آمده اند مادرم خودش رفت تا بداند چه خبر است. موقعی که برگشت گفت آخ طفلک ماشو مرده من با این طفل که اسم اصلی او ماشاءالله بود و او هم قریب یازده سال داشت ‎هم بازی و رفیق بودیم و روز جمعه گذشته با هم گردش رفته بودیم. از مردن او متاثر و غمگین شدم از مادرم سوال کردم او همین روز قبل صحیح و سالم بود. پس چه شد که مرد؟ مادرم گفت تقصیر از خلیفه کارگاه بوده طفلک تقصیری نموده، آن ظالم پس از آنکه او را فلک نموده و چوب زده بعدا هم او را در گنجینه کارگاه حبس نموده و چون در آن گنجینه مقداری ‎عرق گوگرد بوده و خلیفه هم متوجه نشده آن عرق گوگرد روی بدن طفل معصوم ریخته و آنی بدنش سوراخ شده و مرده است.
این بود خلاصه ای از وضع کارگر و کارفرمای آن ‎عصر.

منبع
کتاب تاریخ کرمان
مولف: محمود متدین(همت)
نوبت چاپ: چاپ هفتم
سال نشر: 1389
ناشر: انتشارات گلی

ادامه مطلب

فرش تصویری کرمان با امضای محمد بن جعفر( محمد ارجمند) سال۱۹۰۰ میلادی

محمد ارجمند در کودکی در قالی باف خانه ها و کارگاه های نقشه کشی به شاگردی پرداخت و در سنین نوجوانی، خود شخصا به بافت قالی اقدام کرد. در بعضی از فرش های او نام محمدبن جعفر بافته شده است. محمد ارجمند به سلطان فرش ایران شهرت یافته بود و فردی باهوش، لایق و کاردان بود. او در سال ۱۳۴۷ه.ش وفات یافت. مزارش در مقبره ای در بیمارستان ارجمند کرمان واقع است.

فرش تصویری کرمان با امضای محمد بن جعفر( محمد ارجمند) سال۱۹۰۰ میلادی


فرش تصویری کرمان با امضای محمد بن جعفر( محمد ارجمند) سال۱۹۰۰ میلادی


منبع: غلامعلی ملول، بهارستان(دریچه ای به قالی ایران)
تصویر فرش برگرفته از سایت Christies.com



نویسنده: مهسا احمدی
اینستاگرام:
@m_aa_hsa_carpet.designer

ادامه مطلب

قالی کرمان با امضای طاوشانجیان

تاریخ بافت۱۸۷۵میلادی
مصطفی کمال از جمله بازرگانان ترک بود که بعد از مهاجرت به کرمان از حدود سال ۱۲۹۰شمسی وارد عرصه تولید قالی شد و شرکت طاوشانجیان را تاسیس کرد.

قالی کرمان با امضای طاوشانجیان


قالی کرمان با امضای طاوشانجیان


متن برگرفته از مقاله معرفی روش طراحی علی اکبر فدایی ، طراح فرش کرمان در اواخر دوره قاجار و اویل دوره پهلوی)
تصویر برگرفته از سایت clarmont rug company.com


نویسنده: مهسا احمدی
اینستاگرام:
@m_aa_hsa_carpet.designer

ادامه مطلب

فرش راور در زیر پای زوار امام رضا (ع)

حکایت، حکایت دلدادگی وعاشقیست، برای کریمی از اهل بیت که بافندگان راوری به یاد او نقش ونگار می‌زنند.
به گزارش خبرنامه کارایان به نقل از خبرگزاری صداوسیمای کرمان ،بانوان راوری سالهاست هنر دستشان را تقدیم آستان مقدس امام مهربانی‌ها میکنند و حالا نه تنها شهرشان دروازه ورود به خراسان است بلکه هنرشان هم قیمتی است و جایگاهی والا در حرم مطهر پیدا کرده است.
کار دست هنرمندان راوری اکنون سهم بزرگی در تهیه فرش صحن‌های مختلف حرم مطهر رضوی دارد و هرگره که اینجا زده میشود دخیلی است بر رفع حاجاتشان و زائرین هم برروی این فرش‌ها فوج فوج دعا و نیاش را نثارشان میکنند.
فرش راور در زیر پای زوار امام رضا (ع)
کارگاه آستان قدس رضوی در شهرستان راور اکنون یکی از کارگاه‌های مهم کشور است که مسولیت تهیه فرش دست باف حرم مطهر را عهده دار است.
اکنون حدود بیش از ۸۰نفر در این کارگاه مشغول فعالیتند که با شرایط و فراهم شدن زیر ساخت‌ها زمینه به کارگیری و اشتغال بانوان بافنده فرش دست باف تا ۱۵۰ نفر نیز فراهم است و بانوان هنرمندش سالانه بیش از هزار و دویست متر فرش دستباف تولید می‌کنند.
خانم مراد کریمی مدیر کارگاه فرش راور گفت: هدف از ایجاد این کارگاه کمک به مردم محروم منطقه راور با توجه به خشکسالی‌های اخیر، آموزش بافت بهتر فرش دستباف و حفظ هنر‌های قدیمی و اصیل ایرانی است.



خبرنامه کارایان

ادامه مطلب

پیام تسلیت رییس مرکز ملی فرش ایران در پی درگذشت جناب آقای منوچهر شیخ مظفری

پیام تسلیت رییس مرکز ملی فرش ایران در پی درگذشت جناب آقای منوچهر شیخ مظفری از اساتید بخش فرش دانشکده هنر
منوچهر شیخ مظفری
انالله و اناالیه راجعون
درگذشت نابهنگام استاد هنرمند جناب آقای منوچهر شیخ مظفری را که از اساتید بخش فرش دانشکده هنر بودند و عمر پر بارشان را در راه اعتلای فرش دستباف استان کرمان در طبق اخلاص نهادند به جامعه هنر ایران زمین به ویژه فعالین فرش دستباف استان کرمان و تمامی اصحاب هنر تسلیت عرض می کنم. برای آن مرحوم علو درجات و شکیبایی برای بازماندگان از درگاه احدیت خواستارم.
فرح ناز رافع
رییس مرکز ملی فرش

منبع: وب سایت مرکز ملی فرش ایران

ادامه مطلب

منوچهر شیخ مظفری درگذشت، فرش دستباف کرمان یتیم شد

منوچهر شیخ مظفری فعال حوزه فرش دستباف کرمان و پل ارتباطی فعالان سنتی و حوزه آکادمیک و علمی فرش کرمان در گذشت.
به گزارش خبرنامه کارایان، مرحوم منوچهر مظفری، فعال حوزه فرش دستباف و از اساتید دانشگاهی رشته فرش دار فانی را وداع گفت. مرحوم مظفری از سن 12 سالگی به صورت جدی وارد حرفه فرش دستباف شد و از بهترین اساتید حوزه مرمت، طراحی و بافت فرش دستباف به شمار می رفت. وی در طول چند دهه فعالیت هنری خود همواره دلسوز واقعی فرش کرمان بود و به عنوان راهنمای تولیدکنندگان خرد و کلان فرش کرمان به شمار می رفت. مرحوم مظفری همچنین از بازوهای فعال مرکز ملی فرش برای برگزاری المپیادها و نمایشگاه ها به شمار می رفت و از جمله اقدامات هنری او می توان به همکاری در تولید فرش های فاخر مثل فرش جام جهانی 2014، همکاری در ساخت مجموعه مستند پردیس پارسی، نظارت بر پروژه ناتمام فرش عتبات کرمان، راه اندازی کارگاه فرش بافی نابینایان و همچنین تلاش برای احیای بنای تاریخی شرکت سهامی فرش کرمان اشاره کرد.
منوچهر شیخ مظفری درگذشت، فرش دستباف کرمان یتیم شد
منوچهر شیخ مظفری در سالیان اخیر تنها دلسوز بی ریا و واقعی فرش کرمان بود و درگذشت او ضایعه ای بزرگ برای هنر و صنعت فرش ایران و کرمان به شمار می رود. پژوهشکده فرش کارایان درگذشت این استاد گرامی را خدمت خانواده محترم ایشان و جامعه هنری فرش کرمان تسلیت می گوید.

خبرنامه کارایان

ادامه مطلب

بافندگان غیرحرفه‌ای، بازار فرش را به چالش می‌کشند

معاون امور بازرگانی سازمان صنعت، معدن و تجارت شمال استان کرمان معتقد است علت اصلی چالش بازار فرش دستباف در این استان، همکاری بافندگان غیر حرفه ای با دلالان است.
به گزارش خبرنامه کارایان به نقل از ایسنا، معاون امور بازرگانی سازمان صنعت، معدن و تجارت شمال استان کرمان گفت: دلیل اصلی ورود دلال ها به بازار فرش، حضور بافندگان غیرحرفه ای است. وقتی غیرحرفه ها وارد این بازار می شوند به دلیل آنکه آن تولید با کیفیت را ندارند پس نمی تواند خودشان فرششان را عرضه کند بنابراین رو به سمت دلال ها می آورند و بازار را به چالش می کشند.
"سینا خسروی" صبح امروز ۱۵ شهریورماه در جمع خبرنگاران درباره مشکلات حوزه صنعت فرش استان کرمان گفت: بافت فرش هنر اصلی کشور استان کرمان است که تمام تلاش ما در سال های اخیر در راستای احیای این صنعت بوده که در این راستا ابتدا نیاز بود یک تشکل خصوصی قوی و برنامه دار در کنار سازمان صمت استان قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه از سه سال قبل سازمان صمت به این موضوع ورود پیدا کرد و اتحادیه قدرتمند «فرش دستبافت، مس و صنایع دستی» در استان کرمان راه اندازی شد اظهار کرد: این تشکل بازوی اجرایی سازمان صمت در حوزه فرش است و در این راستا برنامه ریزی هایی صورت گرفته است و انتظار می رود فرش بافان نیز کانال های ارتباطی خود را با این اتحادیه و سازمان برقرار کنند.
معاون امور بازرگانی سازمان صنعت، معدن و تجارت شمال استان کرمان با اشاره به فعالیت ۷۲ هزار بافنده در سطح استان کرمان اظهار کرد: یکی از مشکلات حوزه فرش استان کرمان بحث بیمه بافندگی است که متاسفانه تاکنون از ۷۲ هزار بافنده تنها ۱۵ هزار و ۲۰۰ نفر یعنی ۲۰ درصد کل بافندگان بیمه هستند.
قالبافی در کرمان
خسروی با اشاره به صدور مجوز برای ۱۵۳ کارگاه تولید بافت فرش در استان گفت: اگر مشکل بیمه بافندگان را حل کنیم قطعا می توانیم جهش تولید را در بخش فرش دستباف شاهد باشیم.
وی در بخش دیگری از صحبت های خود به نقش دلال ها در بازار فرش اشاره کرد و گفت: دلیل اصلی ورود دلال ها به بازار فرش، حضور بافندگان غیرحرفه ای است. وقتی غیرحرفه ها وارد این بازار می شوند به دلیل آنکه آن تولید با کیفیت را ندارند پس نمی تواند خودشان فرششان را عرضه کند بنابراین رو به سمت دلال ها می آورند و بازار را به چالش می کشند.
به گزارش ایسنا، "میثم شهابی" معاون بیمه ای سازمان تامین اجتماعی استان کرمان نیز در این خصوص در جمع خبرنگاران گفت: برای بحث بیمه قالی بافی، استان کرمان دارای یک سهمیه ای است که براساس این سهیمه می توانسند بافندگان را بیمه کند اما متاسفانه در سال های اخیر سهمیه جدیدی در این خصوص به استان کرمان اختصاص داده نشده است.
وی ادامه داد: قالی بافانی که به هر دلیلی بیمه قالی بافی نبوده و یا از پوشش این نوع بیمه به هر دلیلی خارج شده اند می توانند از سایر بیمه ها همچون بیمه مشاغل آزاد یا روستایی می توانند استفاده کنند.
معاون بیمه ای سازمان تامین اجتماعی استان کرمان با اشاره به اینکه سازمان تامین اجتماعی در چند وقت اخیر پالایش بیمه شدگان قالی بافان را اجرا و در این راستا هر بیمه شده ای که در این حوزه فعالیت نداشته را از لیست بیمه خارج کرده است اظهار کرد: اگر افرادی باشند که این شغل را ندارند اما از این بیمه استفاده می کردند، در صورت شناسایی بلافاصله بیمه آنها را قطع خواهیم کرد و افراد جدید را اضافه خواهیم کرد.
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا
خبرنامه کارایان

ادامه مطلب

روشن دلانی که عشق را نقش می‌زنند

سرانگشت هنرمند جمعی از روشن دلان کرمانی در قابی از جنس قالی نفیس کرمان، نقش عشق را میهمان چشمان زیباپسند می‌کند و یادآور می شود که این هنرمندان را باید قدردانست و حمایت کرد.
به گزارش ایرنا، گره در گره و رج در رج بر تار و پود قالی کرمان می نشانند، آنانکه چشم سرشان هرگز رنگ های متنوع ریس های قالی را ندیده اما چشم دلشان به روشنا و زیبایی گلهای قالی عشق می آفریند و مهر می بافد.
از آن زیباتر افرادی هستند که زندگی خود را در مسیر اعتلای هنرمندانی روشندل می گذارند تا با چشم دلشان ببینند و هنر بیافرینند هنری که افتخار و پیشینه ای قوی در دیار کریمان دارد.
منوچهر شیخ مظفری مدرس اسبق در بخش کارشناسی فرش دانشگاه شهید باهنر گفت: در حال حاضر وقتم را برای هنرجویان نابینا گذاشته‌ام و فقط همکاری مسئولان را می‌خواهم تا بتوانم در آموزش افراد مبتدی نابینا در زمینه بافت فرش و سفارش کار برای این هنرجویان قدمی مثبت بردارم.
مؤسس آموزشگاه و کارگاه قالیبافی گره نور افزود: ظرفیت این موسسه برای آموزش ۳۰ نفر است و در قسمت تولید نیز به نسبت آموزش، هنرجو وارد خط تولید بافت قالی می‌شود.
وی در ادامه با بیان اینکه ۲۸ هنرجو نابینای بافت فرش تاکنون آموزش‌ دیده و گواهینامه دریافت کرده‌اند و ۱۵ نفر نیز مبتدی در حال آموزش هستند گفت: متأسفانه برخی از انجمن‌ها از حضور ۲۸ هنرجوی آموزش‌ دیده در خط تولید فرش جلوگیری به عمل‌ آورده‌اند و دلیل آن برای ما مشخص نیست.
منوچهر شیخ مظفری
شیخ مظفری با توجه به خصوصی بودن فعالیت این موسسه و کارگاه گفت: هدف از ایجاد این مرکز راهبری معلولان، اشتغال‌زایی است و تاکنون نیز سفارش‌هایی از جمله ۱۵ تخته قالی ۱۰۰ در ۱۵۰ سانتی‌متری بافته شده که این مهم امیدواری، جدیت و تمرکز این افراد را برای انجام این کار بیشتر کرده است.
وی دوره آموزشی قالی‌بافی نابینایان را تقریباً سه ماه در چهار تا ۶ ساعت در یک روز از هفته عنوان کرد و گفت: آموزش‌ها با انجام یک کار ساده آغاز و مرحله‌ به‌ مرحله به‌ صورت کامل‌تر انجام و بعد از اتمام دوره سه‌ ماهه کار تولیدی نیز با همین رویه بر اساس سفارش‌های داده‌ شده انجام می‌شود.
وی افزود: با ثبت اختراع روش بافت با جعبه‌رنگی، هنرجویان این موسسه و کارگاه می‌توانند با تشخیص رنگ و استفاده از خط بریل نخ رنگی مدنظر را تشخیص داده و کار بافت قالی را انجام دهند.
شیخ جعفری در ادامه با اشاره به هنرجویانی که سواد خط بریل را ندارند گفت: برای حل مشکل این هنرجویان جعبه دیگری نیز با استفاده از اجسام و اشکال مختلف چون دایره، مثلث و ستاره ابداع‌شده که نوع دیگری از خط بریل برای تشخیص رنگ‌ها است.
وی افزود: نقش‌های قالی را یا خودمان می خوانیم، یا به‌ صورت ضبط‌ شده و یا به‌ صورت خط بریل برای آن‌ها می‌گذاریم و هنرجویان نخ‌های رنگی را از جعبه‌ رنگ بر اساس نقش گفته‌ شده برداشته و با قطع و وصل شدن صدا قالی را می‌بافند.
این مدرس اسبق دانشگاه می‌گوید: این کار را تا زمانی که خودم به این درک نرسیدم که می‌شود یک نابینا قالی‌بافی را شروع کند، شروع نکردم بنابراین در مدت سه تا چهار روز چشمان خودم را بستم و تک‌تک راه‌حل‌ها را امتحان کردم و در واقع مطمئن شدم که می‌شود چنین کاری نتایج خوبی را در برداشته باشد.
وی افزود: حدود پنج یا ۶ ماه قبل بود که یک تاجر فرش بعد از ۲۰ سال به کرمان سفر کرد و خیلی اتفاقی به کارگاه و آموزشگاه ما آمد و بسیار متعجب و اما خوشحال بود و باور نمی‌کرد که این افراد می‌توانند قالی ببافند.
وی با اشاره به اینکه در این کارگاه هنرجویان پود نازک (پود پیله) می‌زنند و به همین دلیل استحکام فرش تضمین‌ شده است گفت: انجام این کار بسیار سخت است اما هنرجویان این کارگاه حتی با توجه به نابینا بودنشان بهترین پود نازک را استفاده می‌کند.
پورمظفری در ادامه گفت: همزمان با افتتاحیه این کارگاه در سال ۱۳۹۶ نقش چشم و ابرو را هم در دانشگاه و هم در موسسه به بچه‌ها آموزش داده بودیم و در روز افتتاحیه هنرجویان نابینا کار را تمام کرده بودند و وقتی بچه‌های دانشگاه کارهای بافت نابینایان را دیدند بسیار حیرت کردند کار بسیار عالی و خوب زده‌ شده بود و دلیل آن شاید این بود که با چشم دل و عشق کارکرده بودند.
وی همچنین افزود: رنگ‌های استفاده‌ شده در نخ‌ها برای هنرجویان نابینا تماماً گیاهی است و هیچ آسیبی متوجه آن‌ها نیست و از پشم درجه‌ یک گوسفند مرینوس نیز استفاده می‌شود.
مریم میراحمدی روشن دل ۴۴ ساله که دوره آموزش قالیبافی آن تمام‌شده است و در کارگاه مشغول به کار است گفت: همسرم فوت‌ شده است و دارای ۲ فرزند هستم که یکی از آن‌ها ۲۰ ساله و نابیناست و با یک مستمری زندگی را پیش می‌برم و تمام‌ کارهای خانه را خودم به‌تنهایی انجام می‌دهم.
وی افزود: وقتی شنیدم کلاس‌های آموزشی قالیبافی برای نابینایان تشکیل می‌شود بسیار علاقه‌مند برای شرکت در کلاس‌ها بودم و در سال ۱۳۹۶ بود که آموزش قالی‌بافی را شروع کردم و الآن در کارگاه خط تولید مشغول بافتن قالی هستم.
میراحمدی با بیان اینکه در این کارگاه تاکنون یک تابلوی گل رز و چهره را بافته‌ام گفت: کار تابلوی رز یک ماه طول کشید تا تمام شد و زیبایی این تابلو را با دست کشیدن بر آن درک می‌کردم و حس خوبی در من برانگیخته شد.
وی همچنین گفت: در هفته یک روز و آن‌ هم سه ساعت در کارگاه کار می‌کنم و نبود سرویس ایاب و ذهاب برای رفت‌ و برگشت تنها مشکل این موسسه و کارگاه است.
زهرا حاج اسماعیلی نیز که دوره آموزشی خود را سپری کرده است و متولد سال ۱۳۵۴ و مجرد است می‌گوید: از بچگی وقتی با مادرم به خانه همسایه می‌رفتم و می‌دیدم که کار قالیبافی را انجام می‌دهند دوست داشتم قالی ببافم اما همیشه حسرت آن به دلم مانده بود اما حالا بسیار خوشحالم که این هنر را یاد گرفته‌ام و می‌توانم این کار را انجام دهم.
وی افزود: تاکنون یک گل رز با چهره، جلد قرآن را کار کرده‌ام و کار بعدی‌ام بافت سجاده است و از اینکه برای خودم می‌توانم درآمدی داشته باشم و کاری با ارزش را انجام دهم بسیار خوشحال هستم.
وی همچنین گفت: قالی‌بافی هنری هست که هر چه بیشتر یاد می‌گیری علاقه‌مندی‌ات برای انجام آن بیشتر می‌شود و توصیه می‌کنم به تمام کسانی که نابینا و علاقه‌مند به انجام این کار هستند وارد این حرفه و هنر شوند.
حاج اسماعیلی با اشاره به آمدن یک مهمان ایرانی مقیم آمریکا به کارگاه گفت: وی کار مرا دیدند و یک‌ صد دلاری به من هدیه دادند و قرار بود که یک سری سفارش‌ها را بدهند که با حل مشکلات ایاب و ذهاب و بیشتر کردن ساعات کار این کار انجام خواهم داد.
وی اولین نقشی که با چشم دل بر فرش کشید را گل رز عنوان کرد و گفت: این طرح از فرش صحن حضرت زهرا (س) اقتباس‌ شده بود و در آینده نیز می‌خواهم نقش کعبه را با حجرالأسود بر فرش ببافم و احساس می‌کنم از الآن وعده طواف خانه خداوند به من داده‌ شده است.
زهره یزدانی نیز هنرجوی دیگر که مجرد است و ۳۰ سال سن دارد گفت: به تحصیل در رشته حقوق علاقه داشتم و در دانشگاه پیام نور زرند درس می‌خواندم که به دلیل مشکلات ایاب و ذهاب و برداشتن کلاس‌ها به‌ صورت غیرحضوری نتوانستم بیشتر از فوق‌دیپلم ادامه دهم.
وی افزود: بعد از آن وارد عرصه موسیقی شدم و چهار سال سنتور کار کردم و در حال حاضر نیز مدت ۲ سال است که سه‌ تار می‌زنم و الآن نیز یک ماه و نیم هست که در هفته یک جلسه آموزش قالی بافی را فرا می گیرم که امیدواریم با پیشرفت‌هایی که حاصل می‌شود زمان حضورم در کلاس بیشتر شود.
وی در ادامه گفت: امیدوارم که این موسسه و کارگاه پابرجا بماند و ما هنرجویان نهایت تلاشمان را می‌کنیم و این کار را به بهترین نحوی انجام می‌دهیم تا به یکی از اهدافمان که درآمدزایی هست برسیم.
بهروز اکبری ۳۸ ساله نیز یکی دیگر از قالیبافان نابینا می‌گوید: قبلاً راننده تاکسی بودم و الآن سه سال است که نابینا شده‌ام و دارای ۲ فرزند هستم اکنون در خانه بیکارم و به انجام هیچ کاری نتوانسته‌ام مشغول شوم زمانی که از راه‌اندازی این کلاس‌ها باخبر شدم ثبت‌نام کردم و حالا مدت یک ماه و نیم است که آموزش می‌بینم و باعلاقه هرچه‌تمام‌تر در تلاشم تا بتوانم به بهترین نحوی این دوره را تمام و آن را به‌ عنوان یک شغل در تأمین معاش خانواده به کار بگیرم.
وی افزود: با اینکه مدت کمی است که برای آموزش به این موسسه و کارگاه آمده‌ام اما تغییر زیادی را در روحیه‌ام احساس می‌کنم و آرامشم نیز بیشتر شده شاید یکی از دلایلش این است که قالی برای ما که نابینا هستیم با چشم دل بافته می‌شود.
وی در ادامه می‌گوید: دوست دارم زمانی به مرحله کارگاه رسیدم نقش چشمی را که باز است و بینا بر قالی ببافم.
امید دهقانی نیز ۲۵ ساله نیز که از بچگی نابینا است می‌گوید: در این کلاس‌ها به‌عنوان اینکه این هنر را یاد بگیرم و یک درآمد داشته باشم ثبت‌نام کرده‌ام.
وی می گوید: کاش می‌توانستیم مدت‌ زمان حضور در کلاس و روزهای هفته را بیشتر می‌کردیم.
آقای دهقانی نیز یکی دیگر از هنرجویان می‌گوید: مسئولان اگر وعده‌ای می‌دهند به آن‌ها عمل کنند و عمل کردن به وعده‌هایشان باعث می‌شود که بچه‌ها زودتر وارد بازار و مشغول به انجام کار شوند.
وی که ازدواج‌کرده و یک کودک ۶ ماهه دارد افزود: شغل دیگری ندارم و لیسانس مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه شهید باهنر دارم و کمی هم آشنا به زبان فرانسه ام که با استفاده و کمک از خط بریل و ضبط، درسم را به پایان رساندم و برای اشتغال نیز خیلی جاها قول دادند اما به قول‌ها عمل نکردند.
وی که دانشجوی ورودی سال ۹۲ است و با رتبه هزار و ۸۰۰ وارد دانشگاه باهنر شده است در ادامه گفت: ترجمه شفاهی را می‌توانم برای نابینایان و افراد بینا انجام دهم و به آن‌ها نیز آموزش دهم.
رضا آهون نیز هنرجوی دیگر قالی‌بافی با اشاره به مدرک فوق‌دیپلم که دارد گفت: ازدواج‌ کرده‌ام و دارای یک فرزند ۲ساله هستم که قبلاً در دکه‌های پسماند شهرداری کار می‌کردم که با جمع‌آوری آن‌ها بیکار شدم و یک ماه و نیم است که برای آموزش قالی‌بافی به این موسسه و کارگاه آمده‌ام.
روشن دلانی که عشق را نقش می‌زنند
وی نیز مشکل ایاب و ذهاب و نبود بیمه را عنوان کرد و گفت: اگر این مسائل حل شود می‌توانیم هفته‌ای از یک روز بیشتر بیاییم و حداقل ساعت‌های آموزش زیادتر شود و بیشتر تمرین کنیم تا زودتر به نتیجه برسیم.
هنرجوی دیگر مریم روی‌دل، فارغ‌التحصیل ارشد علوم اجتماعی گرایش جامعه‌شناسی از دانشگاه آزاد اسلامی است که ۱۲ سال قبل به‌ مرور زمان بینایی خود را از دست‌ داده است و می‌گوید: حضور در کلاس قالی بافی برایم بسیار مهم است و این یکی از بهترین اتفاقات زندگی‌ام است.
وی گفت: از کهنوج برای شرکت در کلاس‌های آموزشی قالی‌بافی به کرمان آمده‌ام و اگر شرایطی را برای حضور نابینایان شهرستانی نیز در کرمان فراهم می‌کردند بسیار خوب بود و همه می‌توانستند از این فرصت استفاده کنند.
وی همچنین گفت: دادن امکاناتی چون ساعت گویا و حل مسئله بیمه و ایاب و ذهاب و دادن کارت معلولیت می‌تواند مسیر ما را در رسیدن به هدف هموارتر سازد و بتوانیم بدون دغدغه روی هدف و موفقیت شغلی‌مان در آینده متمرکز شویم.
وی در ادامه گفت: شما که از زبان ما می‌نویسید این را هم بنوسید که افرادی که به‌صورت خیرخواهانه چنین مؤسسات و کارگاه‌هایی را در راستای اشتغالزایی آن‌ هم برای افراد معلول راه می اندازند با وعده‌هایی که نمی‌توانید به آن‌ها عمل کنید ناامیدشان نکنید و کمکشان کنید و حداقل وعده‌ای درخور عمل کردن بدهید.
محل استقرار کلاس قالی بافی نابینایان در ساختمان دو طبقه ای متعلق به حاج شکرالله خواجه حسینی خیر و یکی از تجار فرش قدیمی کرمان که ۸۰ سال از عمرش در این عرصه گذشته است برگزار می شود.
این تاجر فرش پس از اطلاع از اینکه هنرجویان نابینایی هستند که توان یادگیری بافت قالی را دارند این ساختمان را به استاد منوچهر شیخ مظفری هدیه می کند.


خبرنامه کارایان

منبع: خبرنگاری ایرنا

ادامه مطلب