رنگ های کرمی ترکیبی

در این مورد در کتاب «قالی ایران» و به نقل مستقیم آمده است:

(صفحه 37)
رنگهای کرمی ترکیبی

دومین گروه از دو گروه اصلی رنگهای وارداتی، رنگهای ترکیبی است که معمولا برای ثابت کردن آنها از بیکرومات پتاسیم استفاده می شود و به این دلیل معمولا آنها را «رنگهای کرمی» می نامند. به طور کلی این رنگها در مقابل نور خورشید و هنگام شسته شدن با مواد قلیایی ثابت می مانند و رنگ نمی بازند. کارخانه های مهم تهیه کننده رنگ، نمونه هایی از فرآورده های خود را در اختیار دولت ایران گذاشتند تا مورد آزمایش قرار گیرد. پس از این آزمایشها مقدار زیادی از این مواد وارد کشور گردید.
اگر ثابت ماندن رنگها تنها معیار سنجش خوبی و مرغوبیت آنها بود ممکن بود برای استفاده از رنگهای کرمی، وارداتی، در قالی ایران، دفاعیه ای تنظیم کرد. ولی نکته اینجا است که بعضی از رنگها زیادتر از حد لازم ثابت می مانند. امتیاز رنگهای بومی ایران و شیوه رنگرزان ایرانی در به کار بردن آنها این است که این دو دست به دست هم داده مایه های ایجاد می کنند که در مقابل نور و با هنگام ترکیب با اکسیژن (اکسیداسیون) مقداری از قوت خود را از دست می دهند. به این ترتیب یا بر اثر مرور تدریجی زمان و یا به وسیله یک عامل سریعتر یعنی مواد قلیایی، رنگها ملایم تر می شوند و در هم می آمیزند. همین فرار بودن جزیی است که موجب پدید آمدن مایه هایی چنین پخته و مطبوع و جا افتاده در قالی های ایرانی می شود. در واقع حسن شیوه رنگرزی متداول در ایران همان ناقص بودن آن است.
در سال ۱۹۴۷ نمایشگاهی از قالی های دیوار کوب فرانسه در شهر لندن برپا شد که اشخاصی که از آن بازدید کردند به آسانی نمی توانند آن را فراموش کنند. رنگهای قرمز و آبی و نخودی و طلایی که در قالیهای قدیمیتر به کار رفته بود واقعا دلربا و مسحور کننده بود. دولت فرانسه همراه با این قالیها چند کارگاه و تعدادی کارگر بافنده به لندن گسیل داشت تا به مردم نشان دهد که این حرفه قدیمی هنوز در این کشور دنبال می شود. رنگهایی که به کار برده می شد کاملا خام بود. با این همه به من اطمینان دادند که مواد رنگی و روش رنگ کردن نخ ها همان بود که در زمان قدیم به کار می رفت و حاصل آن رنگ های مسحور کننده قالی «لیدی اند بونی کورن» بوده است. آنها اظهار می داشتند که ما نه برای نسل حاضر بلکه برای نسل آینده این کار را انجام می دهیم.
پیشنهاد من این نیست که برای بهره وری از کوشش های خود پانصد سال به عقب برگردیم، ولی قصد دارم این نکته را متذکر شوم که ما در جستجوی روشی نیستیم که حاصل آن رنگهای ثابت و دائمی باشد، بلکه رنگهای مورد نظر، آن مواد رنگی است که ممکن است به مرور زمان رنگ ببازد و در عمق قالی آن هماهنگی و فروغ و درخشندگی و تلالو طبیعی را ایجاد



(صفحه 38)
کند. ایرانیها چنین روشی را اتخاذ کرده اند و مدت چندین قرن است آن را به کار می برند و نتیجه آن به قدری واضح است که هر کسی می تواند آن را آشکارا مشاهده کند. عوض کردن این روش با روش دیگر، تنها به سبب ارزانی و یا سهولت کار، دال بر کوته نظری، تفکر غیر منطقی و کندذهنی است.
نتایج حاصل از به کار بردن رنگهای کرمی در قالی ایران رضایت بخش نیست. این رنگها به قالی نو یک نوع سختی فلز گونه میدهد و در قالی کهنه رنگها کدر و مرده به نظر می آید. زمانی که به رنگهای ساده ایرانی نوعی درخشش و جلا وعمق و غنا می دهد، فرآورده های شیمیدانان مغرب زمین را تحقیر می کند.
از خود پرسیدم که چرا روناس مصنوعی مغرب زمین، که به هیچ وجه نمی توان آن را تقلید پست و ضعیفی از فرآورده طبیعی دانست بلکه از لحاظ شیمیایی کاملا شبیه مواد رنگی طبیعی است، نتیجه اش تا این حد با فرآورده رنگرزان ایرانی که از روناس طبیعی به دست می آید متفاوت است. با در نظر گرفتن این نکته که هر دو رنگ از لحاظ شیمیایی یکسان هستند روناس طبیعی متضمن مقدار جزئی از سایر مواد رنگی است که در فرآورده مصنوعی یافت نمی شود، به این نتیجه رسیدم که دلیل اختلاف آنان را باید در طرز به کار بردن آنها جستجو کرد. چه در این مرحله اختلافات زیادی موجود است. ایرانیها برای ثابت نگاهداشتن رنگهای خود از زاج سفید استفاده می کنند، در حالیکه رنگرزان مغرب زمین برای این منظور بیکرومات به کار می برند. بنابراین یک سلسله آزمایش انجام گرفت که طی آن روناس مصنوعی مغرب زمین (رنگ روناس) به وسیله زاج سفید تثبیت شد، یعنی همان ماده ای که در مشرق زمین برای تثبیت رنگ به کار می رود. نتیجه این آزمایشها میدان جدید و جالب توجهی برای پژوهش ایجاد کرد، چه معلوم گردید که روش کار ایرانیان را که از دیر باز مورد احترام است می توان در مورد تعدادی رنگهای مصنوعی مغرب زمین مورد استفاده قرار داد و در نتیجه مایه هایی به وجود می آید که با مایه هایی که با رنگهای طبیعی ایران حاصل می شود قابل مقایسه خواهد بود. به این جهت (آن طور که عده ای معتقدند) اگر بنا باشد رنگهای مصنوعی جایگزین رنگهای طبیعی ایران شود شاید بتوان نوعی پیوند شایسته بین این دو ترتیب داد. یعنی دوام و سهولت مصرف رنگهای مغرب زمین را با شیوه قدیمی رنگرزان مش زمین در هم آمیخت. در این جا روشی که می توان در مورد رنگهای مصنوعی به کار برد مورد نظر نیست، بلکه نکته مورد توجه، روش کا رنگرز ایرانی است که هنوز آن را در کارگاه رنگرزی نیمه روشن گنبددار و بخار آلود خود به کار می بندد. بنابراین بجا است که بعضی از مواد رنگی متداول در ایران و روش استفاده از آنها به طور اجمال معين و معلوم شود.




اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحات نقل شده: 37 تا 38

ادامه مطلب

استفاده از رنگ های آنیلینی در فرش

در این مورد در کتاب «قالی ایران» و به نقل مستقیم آمده است:

(صفحه 36)
رنگهای آنیلینی

سالهاست که تاثیر اسفناک استفاده از رنگهای ارزان قیمت خارجی در صنعت قالیبافی ایران فکر مقامات ایرانی را به خود مشغول داشته است. در حدود نودمین سال قرن اخیر ناصر الدین شاه، که به شیوه خود حامی و پشتیبان هنر بود، برای جلوگیری از این امر اقداماتی مبذول داشت. در سال ۱۹۰۰ فرمان وی توسط جانشین او مظفر الدین شاه با کوشش های زیادتری تکرار گردید. این فرامین و احکام به طور جدی به موقع اجرا گذاشته شد، تا آنجا که دستور داده شد که کلیه رنگهای آنیلینی را از بین ببرند و قالیهایی را که نخ آنها با این رنگها رنگ آمیزی شده است ضبط و توقیف کنند. قسمت اول این جریمه برای مدتی به موقع اجرا گذاشته شد و هنوز نیز اجرای آن لااقل اسم ادامه دارد. ولی قسمت دوم آن منسوخ شد. در حدود بیست و پنج سال قبل، در این قانون اصلاحاتی به عمل آمد و به جای ضبط و توقیف کلیه قالی هایی که در رنگ کردن آنها آنیلین به کار رفته بود. قرار بر این شد که به آنها سه درصد مالیات صادراتی تعلق گیرد، و در آمدی که از این راه به دست خواهد آمد به مصرف پژوهش در کار رنگرزی برسد. متأسفانه وزارت دارایی در این قانون منبع جدید و آسان و پرسودی از در آمد را کشف کرد. میزان مالیات صادراتی از ۳ به ۹ درصد و بعدها به ۱۲ درصد افزایش یافت و موضوع اصلی یعنی تحقیق و پروهش فراموش شد.
با وجود این احکام و فرامین ممانعت کننده، ورود رنگهای ارزان اروپایی به ایران ادامه دارد و میزان آنها رو به افزایش است. با در نظر گرفتن سودی که از این تجارت به دست می آید و طولانی بودن خطوط مرزی و دور افتاده بودن آنها، این موضوع موجب شگفتی نیست. بدون شک مأموران گمرک ایران در آن أدوار به استناد این بهانه شرعی و قانونی که به هر حال این مواد وارد ایران می شود، به خود اجازه می دادند که از وظيفه یأس آور خود سود ببرند.
رنگهای آنیلینی برای قاچاق بهترین کالا به شمار می رود زیرا مقدار بسیار کمی از آن راه درازی را طی می کند، به این معنی که میزان مصرف این قبیل رنگها نسبت به وزن نخ و یا پشمی که باید رنگ شود. 0 تا ۱ در صد است و به این ترتیب ۲۰۰ پاو ند آنیلین برای رنگ کردن ۲۰000 پاوند نخ کافی است و با این مقدار نخ می توان ۲۵۰ تخته قالی ۱۲*۹ پا بافت، به شرطی که تمام نخی که به مصرف بافت این قالیها می رسد با آنیلین رنگ شده باشد. در حالی که قاعدتا در یک قالی ایرانی نباید بیش از ۱۰ درصد نخ های آن با این ماده رنگ شده باشد و بنا براین ۲۰۰ پاوند ماده رنگی برای رنگ کردن ۲۵۰۰ تخته قالی کفایت می کند! به این ترتیب تجار بازار ( که اغلب آنها یهودی هستند) می توانند رنگهای خود را به میزان کم یعنی به طور جزئی فروشی به روستاییان بفروشند و از این داد و ستد سود زیادی عایدشان شود.
مایه های اصلی که برای آن از آنیلین استفاده می شود انواع رنگ سرخ است، زیرا ماده رنگی قدیمی بعنی روناس که ایرانیان برای مایه های قرمز از آن استفاده می کردند، ماده ای گرانقیمت است که بعضی اوقات به آسانی نیز به دست نمی آید. علاوه بر این کار رنگ کردن با این ماده معمولا به رنگرزان محلی واگذار می شود و باید در ازای این کار به آنها و جهی پرداخته شود، در حالی که مرد روستایی می تواند با جوشانیدن مقدار کمی آنیلین قرمز، نخ مورد نیاز را بر روی اجاق خانه خود رنگ نماید.
از طرف دیگر، قاليبافان ایرانی برای انواع رنگ قهوه ای و زرد از مواد دیگری مانند پوست گردو ، پوست بلوط (جفت)، پوست انار، کاه، برگ مو و اسپرک به جای آنیلین استفاده می کنند، زیر اغلب این مواد را می توان بدون تحمل هیح گونه هزینه فقط در مقابل پرداخت مبلغ ناچیزی به دست آورد. بنابراین هیج انگیزه ای برای استفاده از آنیلین به جای ابن مواد وجود ندارد.

(صفحه 37)
فقدان علل منطقی در این که چرا بعضی از روستاییان به جای رنگهای بومی خود از آنیلین استفاده می کنند ممکن است شگفت آور به نظر برسد. زیرا این افراد خوب می دانند مشتریان آنها در بازار به این نوع رنگ اعتراض می کنند و آن را نامرغوب می شمرند. تنها علت استفاده از رنگهای آنیلینی ارزان بودن آن است. خوشبختانه قالیبافان برای به دست آوردن رنگ آبی نسبت به نیلی پر طاووسی وفادار مانده اند. زیرا انواع رنگهای آبی اسیدی در زمره بدترین و نامرغوبترین مواد رنگی ارزان قیمت است. چنانچه به جای نیل پر طاووسی برای انواع رنگهای آبی از آنیلین استفاده می کردند، آن هم به میزانی که اکنون به جای روناس از رنگهای قرمز جوهری استفاده می کنند، بدون شک ناقوس مرگ صنعت قالیبافی ایران به صدا در می آمد. از جنگ جهانی دوم به بعد در نواحی معدودی به استفاده از رنگهای سیاه جوهری که جزو کالای وارداتی است به جای رنگ آبی سیری که از نیل پر طاووسی به دست می آید تمایلی پیدا شده و در معدودی نواحی دیگر میزان استفاده از رنگهای آنیلینی به طور کلی افزایش یافته است. به این ترتیب مسئله جدی تر شده و امکان بررسی آن کمتر گردیده است.
یکی از علل آن را شاید بتوان ارزانی رنگهای وارداتی دانست، چه تولید پارچه و کوشش برای ایجاد کارخانه های پارچه بافی در ایران اخیر آغاز شده است و این رنگها در پارچه بافی مورد نیاز است. به صاحبان کارخانه ها اجازه داده شد که با در دست داشتن گواهینامه های خاص این رنگها را وارد کنند، ولی صدور این گواهینامه ها همان و متلاشی شدن دستگاه حفاظی همان. به این ترتیب اکنون لازم است مسئله استفاده از آنیلین در قالی از دریچه دیگری مورد توجه و ملاحظه قرار گیرد. در فصل آخر این کتاب تحت عنوان «آینده صنعت قالیبافی» درباره این مطلب بحث خواهد شد.



اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحات نقل شده: 36 تا 37

ادامه مطلب

حرفه رنگرزی در ایران

در این مورد در کتاب «قالی ایران» و به نقل مستقیم آمده است:

(صفحه 35)
حرفه رنگرزی
استادان رنگرز ایران مورد احترام هم میهنان خود هستند، زیرا حرفه آنان حرفه ای قدیمی و قابل احترام است. علاوه بر این حرفه ای است که عموم مردم معتقدند شامل اسرار و عملیات نهانی است، و همین امر موجب می شود که استادان این فن مورد توجه و تحسین مردم عادی قرار گیرند.
ولی عقیده رایج مبنی بر این که این صنف رموز و ترکیبات نهانی در اختیار دارند که از رنگرزان نسل پیشین به آنها رسیده گرچه تصوری زیبا است، ولی جنبه افسانه ای دارد، چه فنون و ترکیبات آنان شناخته شده است. در واقع معلومات و اطلاعات دانشجویان سال دوم رشته رنگرزی در دانشگاه های مغرب زمین در این زمینه به مراتب وسیع تر و روشن تر از معلومات بسیاری از افراد صنف رنگرز است.

حرفه رنگرزی در ایران

با این همه، این مطلب که کشورهای مغرب زمین در حرفه رنگرزی روش های بسیار پیشرفته ای دارند و در این زمینه بر ایرانیان پیشی جسته اند، نباید این توهم را ایجاد کند که در صنعت قالیبافی ایران باید روشهای مغرب زمین به کار بسته شود، چه این کار بسیار رقت انگیز و اسفناک خواهد بود. نه فقط از این نظر که (به طوری که توضیح خواهم داد) رنگهای مغرب زمین برای این منظور مناسب نیست، بلکه از آن جهت که موادی که در ایران برای رنگرزی به کار می رود، توأم با مهارت ها و شگردهای قدیمی که به کار می بندند، عاملی است که از ساختمان و ترکیب کلی قالی ایران تفکیک ناپذیر است. در واقع اهمیت آن به اندازه پشم و بافت و طرح است و صرفنظر کردن از هر یک از این اجزاء اصلی توازن کلی را بر هم می زند.
متأسفانه استفاده از رنگهای متداول در مغرب زمین، دائما در ایران رو به افزایش است. بنابراین بی مناسبت نیست در این جا راجع به چگونگی این رنگها و اینکه چرا استفاده از آنها در صنعت قالیبافی ایران خطرناک بلکه مصیبت بار است شمه ای بیان شود.
مواد رنگی را که وارد کشور می شود می توان به آسانی به دو گروه که از لحاظ مرغوبیت و روش به کار بستن به کلی با یکدیگر اختلاف دارند تقسیم کرد: الف) رنگهای جوهری یا اصلی که در ایران اصطلاح تقریبا کلی (و نه کاملا علمی) ی «آنیلین» به آنها اطلاق شده و (ب) رنگهای ترکیبی که به مراتب مرغوب تر است و برای تثبیت آنها از بیکرومات پتاسيوم استفاده می کنند و اصطلاح کلی «رنگهای کرمی» بر آنها اطلاق می شوم رنگهای گروه اول ارزان و به کار بردن آن آسان می باشد ولی این رنگها فرار است. این رنگ ها که در معرض سر آفتاب جلای خود را از دست می دهند بسیار نامرغوب است، و هنگامی که با مواد قلیایی شسته شوند رنگ می بازند، اما در مقابل، رنگهای کرمی گران است و به کار بردن صحيح نه مستلزم داشتن مهارت فنی است، و چنانچه خوب به کار برده شوند بسیار ثابت خواهند بود.

اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحه نقل شده: 35

ادامه مطلب

علل رکود و عقب افتادگی قالی ایران

در این مورد در کتاب «هنر و صنعت قالی در ایران» به نقل مستقیم آمده است:
(صفحه 21)
علل رکود و عقب افتادگی قالی ایران
1- مواد تعاونی و روش های کار
راجع به شرایط محیط کارگران قاليبافي به اندازهای بحث و گفتگو شده است که دوباره آوردن آن مطالب در این کتاب کار بیهوده ای خواهد بود چون صنعت قالی بافی بنظر من يك صنعت دهقانی است و اگر مزد کار دريك کارخانه چیت سازی و به کارگاه قالی بافی مقایسه شود تفاوت فاحش این دو آشکار میگردد و هر قدر که کارخانجات تازه در شهرستانها و مراکز قالیبافی ایجاد شود بهمان نسبت از تعداد کارگر قالیباف کاسته خواهد گردید و این صنعت منحصر بدهقانانی خواهد بود که در هفت ماه سال تقريبا بدون کار هستند و این موضوعی نیست که تنها در ایران با آن مواجه هستیم ، حتى در انگلستان نیز صنایع دستی نساجی در بین دهقانان رواج فراوان دارد.
از شرایط کار که بگذریم محیط کار و طرز عملیات رنگرزی در کارگاه های قالیبافی با چند هزار سال پیش تفاوت چندانی نکرده است در گزارشی که آقای مهندس فریدون آقاسی از قالیبافی کرمان نوشته است آمده که در بیشتر نسخ رنگرزی از ادرار گاو بعنوان يك ماده اساسی استفاده میشود و همین موضوع در کتاب قالی ایران نیز عنوان شده است. در تاریخ رنگرزی در کتاب حاضر در شرح پاپیروس استکهلم که طريقه رنگرزی را در مصر قديم شرح میدهد . ملاحظه میگردد که در هفت هزار سال پیش در مصر نیز از ادرار
(صفحه 22)
گاو و مدفوع خود برای عمل رنگرزی استفاده میشده است.
دیده میشود که تکنیک کار هنوز در شرکت فرش که خود را از عوامل مهم بهبود فرش در ایران میداند با مصر هفتهزار سال پیش قابل مقایسه است .
نمای رنگرز خانه هائی که از خرابه های پمپی بیرون کشیده شده اند در بیشتر موارد بهتر از کارگاههای رنگرزی و قالیبافی تبریز ، اصفهان و کرمان میباشد.
درحالیکه سولفات آمونیوم بعنوان کود شیمیائی با قیمت بسیار ناچیز در اختیار زارعین قرار گرفته است استفاده از قره قروت و دوغ و ادرار گاو (گاهی بعنوان تقلب از ادرار خودشان استفاده میکنند .. از گزارش مهندس آقاسی ) واقعا تعجب آور است . علل اینکه رنگرزان قالي حتى المقدور فقط به نسخ خود اطمینان دارند آن است که هرگز کسی پیدا نشده است عملا بآنها بفهماند
که مواد تعاونی تازه کمک ارزنده ای به بهبود شرایط و کیفیت و کمیت کار آنها مینماید.
من از رنگرز کرمانی انتظار آنکه یکباره شیوه های کهن که هزاران سال پدران او در رنگرزی بکار میبرده اند پشت کنند هرگر نداشته ام . چون در کنار پایتخت در کارگاه پشم شوی شرکت فرش با و جود تذکرات فراوان اینجانب و به دیگر کسانی که از این کارگاه دیدن کرده اند هنوز پشم را باسود سوز آور شستشو میدهند. اگر توجه داشته باشیم بشم در محلول 5/2 درصد سود در حالت جوش مدت چند دقیقه کاملا حل میشود آنوقت باید بکسانی که چنین دستور العمل را صادر کرده اند. آفرین گفت .
در گزارشهای جالبی که از چندین نفر سپاهی دانش دیده ام و همچنین در بررسی هائی که شخصا در آذربایجان همدان ، کرمان ، اراك، مشهد، اصفهان بعمل آوردم چنین اشتباهاتی در بیشتر کارگاههای قالیبافی بچشم میخورد.
۲- فرشهای قدیمی قلابی و یا کهنه نما کردن فرش
در کتاب قالی ایران گفتگوی مفصلی راجع به قالیهای نفیس ایران که در
(صفحه 23)
موزه های خارج درج شده است ، با کمال تاسف بایستی این حقیقت گفته شود که تعداد قابل توجهی از این قاليها اصل نیستند بلکه با روش با «دواشور» آنها را کهنه نما کرده اند. بطور مثال از تعداد زیادی قالی که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن نگهداری میشود پس از آنکه با روشهای علمی تند و نمونه برداری و آزمایش گردید ملاحظه شد که رنگ آنها نه تنها طبیعی نیست بلکه از رنگهای بازیک میباشد ( رنگی که بنام انیلین و يا جوهری در کتاب قالی ایران نام برده شده است ) تعداد بیشماری از این قالی ها را من در بازارهای اروپا مشاهاده کردم و پیدا شدن روشهای جدید آزمایشگاهی برای شناسائی رنگ و قدمت الياف باعث آن گردیده است که کمتر توجهی دیگر به قالیهای کهنه و قدیمی ایران شود. من از بابت این تقلبها تاسف نمیخورم چون سزای غارتگران آثار باستانی و نفیس ما بهتر از این نمیتواند باشد. اکثر قالی های نفیس را بطور قاچاق از ایران خارج کرده اند و یا از ساده لوحی و عدم توجه و پول پرستی متولیان امامزاده ها و بقاع متبرکه و یا صاحبان آنها استفاده نموده و بهای ارزان خریداری نموده اند و هم اکنون نیز تعداد زیادی کار گاه در تهران ، تبریز و سایر شهرستانهای بزرگ وجود دارد که کار آنها دواشور کردن قالی های صادراتی میباشد .
روش دواشور کردن بصورت زیر میباشد.
پشم که در مجاورت باکلر قرار گیرد قسمتی از فلسهای خود را از دست داده صاف و صیقلی میگردد . این عمل را در اصطلاح کلرینه کردن پشم مینامند و بیشتر برای ضد نمدشدن پارچه های پشمی بکار میبرند. اگر توجه داشته باشیم که علل شفافیت فرشهای قدیمی و باصطلاح پاخورده آنست که در اثر کثرت اصطكاك با عوامل خارجی الیاف پشم تیزی نوك فلسهای خود را از دست داده و صیقلی میشود حال همین عمل را چنانکه ذکر شد در مجاورت سود و پودر سفیدگری (هیپو کلریت کلسیم) انجام میدهند در بیشتر کار گاههائی که اینجانب
(صفحه 24)
دیده ام و مطالعاتی که در روی آنها انجام دادم چنین نتیجه گرفتم که آنها از هر- وسیله برای بدتر کردن جنس و رنگ پشم استفاده میکنند و این آزمایش فرضیه کهنه و قدیمی را که رنگ های طبیعی پس از گذشت سالیان دراز دارای شفافیت خاصی میگردند را باطل مینماید.
٣- تصورات غلط درباره رنگهای شیمیائی و طبیعی
یکی دیگر از علل عقب افتادگی فرش ایران در آن است به غلط عده زیادی اینطور تصور میکنند که رنگهای شیمیائی دارای ثبات خوبی در برابر نور و شستشو در روی پشم نیستند و بالعکس رنگهای طبیعی دارای ثباتی عالی و قابل شستشو میباشند در حالیکه از کلیه طبقات رنگی که تمایلشان نسبت به جذب شدن در پشم زیاد میباشد تنها رنگهای جوهری وعده کمی از رنگهای اسیدی قوی میباشند که ثباتشان در برابر نور و شستشو رضایت بخش نیست و چون اولین بار پای همین رنگها به ایران باز شد و بلافاصله در روی فرش بکار رفت حال همه همان عقیده اول را تکرار میکنند ، در حالیکه سری رنگهائی نظیر رنگهای پره متالیز و پری متالیزه رآکیو و رنگهای دندانه ای و بالاخره رنگهای میلینگ دارای شفافیت و ثبات فوق العاده در غالب زمینه ها میباشند .
طریقه بکار بردن این رنگها بسیار ساده میباشد. در مقایسه و نمونه برداری که از طرف یکی از استادان دانشگاه لیدز بنام پروفسور Ratee که بدعوت مؤسسه استاندارد ایران آمده بود در مورد رنگهای طبیعی ایران بعمل آمده است (نمونه هائی که از کارگاههای رنگرزی قالی در شهرستانهای مختلف جمع آوری شده است) نشان میدهد که رنگهای طبیعی نه تنها از نظر ثبات رنگ در برابر نور مزیتی برنگهای شیمیائی ندارند بلکه در بسیاری از موارد حداقل ثبات را در برابر نور نشان میدهند . همین آزمایشات بدفعات مکرر از طرف اینجانب و دیگران در آزمایشگاه رنگرزی دانشکده صنعتی انجام شده است و نتایج آن همیشه بصورت گفته شده در بالا بوده است . ولی بهر حال مسئله عدم ثبات عده ای از
علل رکود و عقب افتادگی قالی ایران
(که مدتها تصور می شد مربوط به قرن دوازدهم می باشد ولی پس از اینکه با روش های جدید علمی نمونه برداری و آزمایش کردید ، علوم شد که رنگ الياف آن بارنگی (جوهری) می باشد و در این اواخر بافته شده است.)

(صفحه 25)
رنگ های طبیعی در برابر نور از اهمیت بقيه آنها بهیچوجه نمیکاهد حتی در کشورهای پیشرفته ای نظیر انگلستان و آلمان در صنایع دستی نساجی از رنگهای طبیعی بعنوان ماده اولیه رنگرزی در بیشتر موارد استفاده میگردد.
ماده اولیه غالب رنگهای قالی را میتوان در گیاهان ایران پیدا نمود . در زمینه انواع زردها از برگ مو ، برگ توت ، برگ چنار ، اسپرک ، زرچوبه ، چای ، چوب زرد و گاهی زعفران و در زمینه قرمز ها از رو ناس ، بقم قرمز و نوعی گل سنگی که در کوهپایه های ایران فراوان است و همچنین شاه توت در فصل آن استفاده میشود.
در زمینه های تیره و خاکستری بیشتر گیاهان ایران نظیر گردو ، پوست انار ، بز غنج دانه های ایران، سماق که دارای مقدار فراوانی مازوج (مواد تانن دار) میباشند که همراه با زاج سياه ( سولفات آهن ) انواع رنگهای تیره و کدر تا نزديك بمشگی را بدست میدهند . تنها در زمینه آبی و رنگهای مشتق شده آن میباشد که از رنگهای طبیعی بایستی چشم پوشی کرد چون نیل طبیعی دیگر مصرف چندانی ندارد و بدست آوردن آن بمناسبت عدم ورود آن به ایران بسیار مشکل است ولی در کوهپایه های ایران مخصوصا در نواحی کردستان از گیاهی برای بوجود آوردن رنگ سبز استفاده میکردند که متأسفانه نتوانستم نمونه ای از این گیاه را تهیه کنم ولی نمونه های پشم رنگ شده را با این گیاه در چند مورد مشاهده کردم امیدوارم با همکاری سازمانهای ذینفع بتوانم جستجوی خود را در این مورد دنبال کنم.
۴- عدم استفاده از پشم مرغوب
متأسفانه از موقعی که صادرات فرش ایران بکشورهای اروپائی زیاد شد کیفیت فرش نیز با ازدیاد کمیت آن سیر نزولی پیدا کرد. استفاده از پشم نامرغوب مانند پشمهائی که برای بار دوم از صورت پارچه و نخ خارج شده و دوباره رشته شده اند يك امر ساده و پیش پا افتاده ای است.
(صفحه 26)
بعضی از فرش های صادراتی ایران را پشم های غیر مرغوب تشکیل میدهد۔ حتی در چند سال قبل عده ای از صادر کنندگان فرش طمع و جسارت را بحدی رساندند که بجای پشم طبیعی از الیاف مصنوعی سلولوزی پشم نما نظیر کوپر آمونیوم ویسکوز استفاده کردند. خوشبختانه در اثر ضربه ای که همان ابتدای کار بایشان وارد آمد از ادامه آن صرفنظر کردند . از این نوع فرش و قالیچه ها هنوز می توان کم و بیش در بازار تهران پیدا نمود. حال همین پشم را برای مرتبه چندهم دوا شور نموده و بعنوان قالی قدیمی بکشورهای دیگر صادر میکنند و مرتبا نیز شکایت میکنند که چرا فرش ترکیه و رومانی و چین کم کم جای فرش ایران را در بازار های اروپا پرمیکند . در این مورد دولت بایستی با قاطعیت تمام جلوی این سوء استفاده مشتی دلال و صادر کننده فرش را سد نمایند .
امید است که این مختصر با تمام نواقص و کم مایگی هایش بتواند راهنمای کوچکی برای رنگرزان و قالیبافان در سراسر ایران شود. مسلما اشتباهات فراوانی در این کتاب بچشم خواهد خورد و شاید انتشار آن باعث نگرانی و اعتراض عده ای از دوستان و همکاران اينجانب شود. ضمن پوزش از آنان و تشکر از کسانی که من را در انجام رساندن این هم یاری نمودند امیدوارم که بتوانم با تکمیل کتاب حاضر دین خود را به هنر و صنعت قالی در ایران ادا کرده باشم.


اطلاعات منبع:
کتاب هنر و صنعت قالی در ایران
مولف: منصور ورزی
ناشر: رز
چاپ اول: 1350
چاپ دوم: 2535
صفحات نقل شده: 21-26

ادامه مطلب

رنگرزی در قالی سیستان

در این مورد در کتاب قالی سیستان و به نقل مستقیم آمده است:

(صفحه 56)
رنگرزی

در قالی سیستان، رنگرزی سنتی از میان رفته است. در رنگرزی سنتی از جغک، گل گز، ناش (پوست انار)، برگ تاک، پوست کالک، کوکنار، زعفران، مشلگ ( میوه ی چغک)، نیل، پلمک، زمی مشکک و بالاخره رودنگ (روناس) و به عنوان دندانه از زاک ( زاج سفید) و شار (زاج سیاه، اکسید آهن) استفاده می شد. (برای شناختن این مواد رنگی به فرهنگ اصطلاحات کتاب مراجعه شود.) طرز رنگرزی کم و بیش مثل دیگر نقاط ایران بوده است، مثل شستن پشم در آب رود، جوشاندن پشم با رنگ و دندانه به میزان معین و شستن پشم پس از رنگرزی و آفتاب دادن آن.
در قدیم احتمالا از پوست گردو، زردچوبه و مواد دیگر هم استفاده می شده که اکنون فراموش شده و مواد بالا را هم پیران به سختی به یاد می آورند.
در رنگرزی نو صرفا از رنگ های شیمیایی و نیل تولید هندوستان استفاده می شود و رنگرز طبق فرمولی که یاد گرفته، و اغلب دستور کاری است که به صورت بروشور برای نماینده ی شرکت تولید کننده فرستاده شده است، عمل می کند. در حال حاضر، رنگرزی هر کیلو پشم در حدود صد تومان تمام می شود. در بین دو دوره ی قدیم و جدید، مدت زمان کوتاهی، شاید مجموعا بیست سال (با آغاز جنگ جهانی دوم) مردم خود با رنگ های شیمیایی (مثل آلیزارین) در خم ( xom) یعنی خم رنگرزی و طبق فرمولی که از فروشنده ی رنگ می گرفتند، خامه و پود را رنگ می کردند.



اطلاعات منبع:
کتاب فرش سیستان (تک مضمونی های فرش-1)
مولف: علی حصوری
ناشر: انتشارات فرهنگستان
چاپ اول 1371
صفحه نقل شده: 56

ادامه مطلب